نفس مسوولان هميشه گرم و تازه باد كه توانستند با به كارگيري و استفاده از "تدبير" دولت "تدبير و اميد" بحران سيل را- اگرچه با ناپديد شدن دام ها و غيب شدن منازل و لوازم بعضي از مردم- مهار كنند!! 

بي شك اگر مسوولان بي"تدبير"ي داشتيم يا اين عزيزان متخصص و متعهد "تدبير" شان را به كار نمي گرفتند، مگر مي فهميديم كه خوزستان به اندازه ي ده سال ديگر آب براي شرب و كشاورزي و حتا صادرات به كشورهاي حوزه ي خليج فارس دارد؟! ما را بگو كه فكر مي كرديم آب كم است و بايد با قطره چكان آب به كشاورزان بدهيم كه البته نداديم!! 

از همه مهم تر، با تدبيري كه مسوولان در بازكردن دريچه هاي سدها از خود نشان دادند، به راحتي سيل آب را در يك چشم به هم زدن در سرتاسر دشت هاو زمين هاي روستاييان و مناطق ساحلي شمال خوزستان رها كردند تا هم دام ها شنا كنند و هم منازل و لوازم روستاييان و عشاير با آب شستشو شوند كه كارواش ها بايد بيايند لنگ بيندازند!

در حقيقت، تدابير مسوولان، ديگر حرفي براي گفتن براي ما مردم نگذاشت كه حتا بخواهيم از اين عزيزان مدبر تشكر كنيم!! چرا كه به خوبي نتوانستيم از لطف مسوولان در بازكردن دريچه هاي سد، استفاده لازم را ببريم و آب را ذخيره كنيم تا در روزهاي كم آبي به دردمان بخورد!! 

ما مي بايست هميشه آماده مي بوديم و از يك قطره آب باران هم استفاده ي لازم را مي برديم اما مسوولان با تدبيرمان آمدند و دريچه هاي سدها را براي آبياري مزارع مان باز كردند ولي ما دست روي دست و پا روي پا گذاشتيم و كاري انجام نداديم تا آب را بتوانيم به تصرف خود درآوريم!! يكي هم پيدا نشد كه از ما انتقاد كند يا هزينه ي آب را بخواهد از ما بگيرد!! 

با اين اوصاف، فكر كنم منطق حكم كند توماري جمع كنيم و به امضاي روستاييان شمال خوزستان برسانيم و در اين تومار ضمن قدرداني از تدبير مسوولان، التماس كنيم مسوولان گران قدر وزارت نيرو هرچه سريع تر تونل بهشت آباد را در سرچشمه ي كارون به اتمام برسانند تا با آبياري مناطق اصفهان و كرمان و يزد و كاشان و قم و زاهدان و حتا كوير لوط و صحراي سينا، مردم و مسوولان اين ديارها هم بتوانند در غم و اندوه بروز سيلاب خوزستان سهيم و شريك شوند!!