گاردین گزارشی را از طرح های تامین، ذخیره سازی و انتقال آب در ایران منتشر کرده است که بخشی از این گزارش نیز به استان خوزستان، سدها و منابع آبی این استان باز می گردد. این گزارش حجم آب منتقل شده از سرشاخه های غربی رود کارون به فلات مرکزی را دو برابر جریان طبیعی رودخانه زاینده رود می داند و همچنین از سد گتوند به عنوان یک نماد شکست طرح های آبی یاد می کند
خوزنیوز:
روزنامه گاردین گزارشی را از طرح های تامین، ذخیره سازی و انتقال آب در
ایران منتشر کرده است که بخشی از این گزارش نیز به استان خوزستان، سدها و
منابع آبی این استان باز می گردد. این گزارش حجم آب منتقل شده از سرشاخه
های غربی رود کارون به فلات مرکزی را دو برابر جریان طبیعی رودخانه زاینده
رود می داند و همچنین از سد گتوند به عنوان یک نماد شکست طرح های آبی یاد
می کند.
بزرگی پروژه های برنامه
ریزی شده انتقال آب به معنی است که هرگونه محاسبات غلط می تواند زخم عمیق را در منطقه بجا
بگذارد .دراین باره
منفی نگری و حساسیت ها نیز به علت شکست هایی که گذشته تجربه شده است، تقویت شده است. سد گتوند در استان خوزستان و در بستری نمکی ساخته شده است و باعث شد
که آب مخزن این سد برای آبیاری و استفاده بیش از حد شور باشد. شکست در مرحله برنامه ریزی منجر به عدم دستیابی به این مساله شد که زمین شناسی
اجازه ذخیره سازی آب مناسب برای آبیاری در
این منطقه را نمی دهد.
بیش از چندین دهه، ایران در تلاش بوده تا با
راهحلهای مهندسی محور از قبیل احداث سد و تونلهای انتقال آب، برای
تامین آب راه حل هایی اتخاذ کند.
با این حال، مقامات ایران در طول این مدت باید از
عواقب پرخطر انتقال آب آگاه شده باشند. انتقال آب از یک منطقه جغرافیایی به
منطقه دیگر (انتقال آب بین حوضهای) نمیتواند هیچ نوشدارویی باشد.
مجموعهای از انحرافات آب از سرشاخههای غربی رود کارون، بیش از چند دهه،
دو برابر جریان طبیعی رودخانه زاینده رود شد که منبع اصلی تامین آب برای
گسترش استراتژیک اقتصادی-اجتماعی کویر مرکزی ایران شد.
بزرگی پروژه های برنامه ریزی شده آب انتقال به این معنی است که هرگونه محاسبات غلط می تواند، زخم های عمیقی را بر پیکر محیط زیست بجا بگذارد. حساسیت و منفی نگری در این باره به علت شکست هایی که گذشته تجربه شده، تقویت شده است. سد گتوند در استان خوزستان در بستری نمکی بنا شد و شد باعث آب مخزن آن برای مصرف بیش از حد شور باشد. مرحله برنامه ریزی موفق به تشخیص این مساله نشد که زمین شناسی امکان ذخیره سازی آب مناسب برای آبیاری در این منطقه را نخواهد داد.کارشناسان منابع
طبیعی و آب کشور میگویند نه. آنها در هر دو زمینه محیطزیستی و اقتصادی
طرح اعتراض دارند. برخی از دانشگاهیان و فعالان محیطزیست خواستار لغو طرح
انتقال آب دریای مازندران شدند زیرا این طرح عواقبی همچون از بین رفتن
جنگلهای شمال ایران و جنگلهای هیرکانی، زیستگاههای جانوری در منطقه استپ
و اکوسیستم کوهستان البرز را منجر می شود.
برخی از کسانی که مخالف طرح انتقال آب
دریای مازندران به سمنان هستند، استدلال میکنند این طرح ناقض اصل ۵۰ قانون
اساسی هست که میگوید حفاظت از محیطزیست یک وظیفه عمومی است و نباید برای
اهداف اقتصادی و سیاسی آن را تخریب کرد.
منبع: گاردین
طرحهای انتقال اب از سرشاخه های رودخانه های خوزستان نه تنها نافی قانون اساسی کشور هستند بلکه با سیاستهای کلی رهبری در زمینه محیط ز یست هم منافات دارند، پس قبل از انکه وضعیت از شرایط فعلی هم بحرانی تر شود میبایست این طرحهای ضد ملی برای همیشه متوقف شوند
واقعا مدافعان طرحهای انتقال اب از چه قانون یا مرامی تبعیت میکنند که به حرف هیچ احدالناسی_ چه داخلی و چه غیر داخلی_ کوچکترین توجهی ندارند؟!!