تاریخ انتشار: ۲۳ تير ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۳
کد خبر: ۱۲۶۹۱۷
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره
سخنی با رییس جمهوري: از طلا گشتن پشیمان گشته ايم!
حسین میرنژاد
سخنی با رییس جمهوري: از طلا گشتن پشیمان گشته ايم!خوزنیوز: آقای روحانی! اخیرا در رسانه های داخلی و خارجی مطلبی درباره دریافت حقوق های نامتعارف برخی از مدیران میانی دولت شما منتشر شد که بیش از تعجب، موجب تاسفم شد.

چون گمان دارم اگر سوابق مدیران میانی قبلی در دولت های پیشین هم به نوعی مورد بررسی بی طرفانه  قرار گیرد، احتمالا مشابه چنین حقوق هایی در دوره های گذشته متناسب با « نرخ تورم » آن دوره پرداخت شده است. اما چرا حقوق و مزایای این قبیل مدیران در دوره های قبل ولو برای مقایسه و رفع ابهامات احتمالی مورد ارزیابی قرار نمی گیرد گمان دارم حلقه مفقود زنجیر این قصه است...

گفته می شود: ماجرا مربوط به بازی سیاسی "زدی ضربتي، ضربتي نوش کن " از سوی جناح مقابل است؛ اما به نظرم در هر حال باید به دست های آشکار و پنهان افشا کننده این موضوع صرف نظر از نیت و انگیزه شان صد آفرین گفت. چون اگر ملت ایران آن طوری که گفته می شود صاحب مال است پس تصدیق خواهید کرد که صاحب مال باید از اموالش باخبر باشد. پس، چه حاجت به پنهان کاری.

می گویند: جناب عالی آن قدر درگیر پس لرزه های مذاکرات هسته ای، بهبود روابط خارجی، باز کردن پای سرمایه گذارن خارجی، حل مشکل بیکاری، سر رسید تسویه بدهی به طلبکاران درون و برون مرزها، خنثی کردن توطئه های داخلی و خارجی و... بودید که فرصت توجه به این موضوع را نداشته اید.

با عرض پوزش بسیار، به گمانم این استدلال وارد نیست. چون ملت شما را وکیل خودش در راس قوه مجریه انتخاب کرد و اهرم کنترل های لازم هم مثل وزارت دارایی در اختیارتان گذاشت و بانک مرکزی هم در جایگاه نظارت عالیه برسایر بانک ها زیر مجموعه وزارت امور اقتصادی و دارایی قرار داد؛ به همین دلیل در رد استدلال گفته شده. می پرسم: چرا تشکیلات بانک مرکزی و به دنبال آن وزیر محترم دارایی بعد از حداقل سه سال که از دوره  ریاست تان برقوه مجریه  می گذرد، به موضوع حقوق های کلان عده ای از مدیران رسیدگی نکرد و در این باره حسابرسان یا بازرسان قانونی بانک ها هم در گزارش های سالانه یا میان دوره ای خود به هیات مدیره یا مجمع عمومی شفاف سازی نکردند؟! اگر هم انجام شد چرا مورد توجه رده های بالاتر قرارنگرفت و منتظر شدندتا دستی از آستین غیب افشاگری بیرون بیاید و نتیجه آن شود که گره ای را که می شد با دست باز کرد تلاش شد با دندان غوغا سالاری گشوده شود!

از نگاهی دیگر خوب می دانم برخی مخالفان شما- که دارای نفوذ هم هستند- بیش از آن که دغدغه وضعیت خالی بودن جیب مردم و تهی شدن خزانه کشور یا دریافت حقوق های نجومی بعضی از مسوولان مساله اصلی شان باشد، منفعت ها و دست آوردهای جناحی خود را در افشا و تضعیف دولت امید و تدبیر در صدر اولویت ها می دانند و فقط « منت اش» را سر مردم می گذارند تا در شیپور تبلیغات شان بدمند که ما هنوز هشیار و بیداریم تا جایی که «اگر تابلو» هم نمی شد حتما مخالفان اندیشه شما برای این باصطلاح «مچ گیری» به طور علنی سور مفصلی می دادند و احتمالا در روزنامه های پر تیراژ(!) همفکرشان پیام تبریک و شادباش به یکدیگر می دانند و می گرفتند .

ضمن آن که معتقدم حالا که انگیزه مطرح کردن این گونه دریافت های غیر متعارف «که به نظرم افشای آن کاملا هم بجا بوده» فقط روشنگری اذهان عمومی اعلام شده، چقدر منصفانه تر خواهد شد که فرصت حرف زدن به این گونه مدیران «پر توقع» هم داده شود تا بتوانند اگر حرفی در مقام دفاع از خود دارند به طور مستقیم با مردم بیان کنند؛ چون یک طرفه به قاضی رفتن هم در دین ما و هم در آیین و فرهنگ رفتاری مان از دیر باز ناپسند بوده  است.

برای همه ما روشن است از اول آغاز انقلاب اسلامي، جناب عالی در سمت های مختلف حساس کشور خدمت کردید و وقتی هم کاندیداي انتخابات ریاست جمهوری شدید از جمله چهره های شاخصی بودید که اشراف کامل به عموم مشکل هاي کشور و مردم  داشتید که یکی از آن ها فاصله قابل توجه طبقاتی بود و حتما این موضوع را هم بهتر از بنده و خیلی ها می دانید که مردم از نابرابری و تفاوت های « بی معیار»  که هر رییس دولت یا نماینده مجلس جدید سر کار می آید وعده برطرف کردن  آن را می دهد، اما عملا اقدام موثری صورت نمی گیرد؛ گله مند هستند. خواسته آنان فقط خاتمه دادن به بحث هسته ای نبود. هرچند تلاش شما و همه همکاران تان در موضوع مذاکرات هسته ای قابل تقدیر هم هست.

آقای روحانی! تجربه نشان داده شاید فرد یا افرادی بتوانند با ظاهر سازی محبوب القلوب شوند و خود را موجه و متعهد نشان دهند اما توانمندی در حوزه تخصصی را نمی توان با تظاهر به دانستن بدست آورد. موضوعی که از ابتداي انقلاب بارها تاوان آن را با  آزمون و خطاهای مادی و معنوی پرداخت کردیم. گاهی درس گرفتیم و گاهی هم نه. از این رو به گمانم زمان آن رسیده که معمار بدعت تازه ای در تعیین مدیران باشید که در هر شرایطي، شایسته سالاری را جایگزین نورچشمی های توصیه ای- که یک شبه ره صد ساله را می روند-كنيد. 

چون گمان دارم از بعضی از نورچشمی های توصیه ای چنان این مملکت دچار مشکل و درد شده که باید صادقانه و بی تعارف به توصیه کننده و توصیه شده گفت: جانا! "از طلا گشتن پشیمان گشته ايم/ مرحمت فرمایید ما را مس کنید."
:
:
:
آخرین اخبار