خوزنیوز/ مجتبی گهستونی: در میان شهدای جنگ تحمیلی نام تنی چند از شهدا با اقلیتهای مذهبی موجود در خوزستان گره خرده است. اگرچه شهدای جنگ تحمیلی خود دستشان از دنیا کوتاه است تا بگویند حفظ آبوخاک ایران از هر چیز برایشان ارزشمندتر است منتها بازماندگان نیز که مسئول ساماندهی به قبور شهدا هستند واقعاً چه پاسخی برای بیتوجهی به قبور آنان این تعداد اندک شهید دارند.
برای بسیاری فرقی نمیکند که در جبهههای جنگ شهید شده باشی یا براثر حملات موشکی. باری به هر جهت عدهای جانشان را در جنگ تحمیلی ازدستدادهاند و تکریم آنان وظیفه هر ایرانی است.
خانواده شهدای اقلیت مذهبی میگویند ما انتظاری نداریم ولی شهدا جایگاهشان ارزشمند است و احترامشان برای همه ما ضروری است.
حال در آستانه فرارسیدن سی و یکم شهریور سالروز آغاز هفته دفاع مقدس هستیم و این خود فرصتی برای تکریم خانواده شهدا و گرامیداشت نام و یاد از دست رفتگان در جنگ تحمیلی است.
با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که بیامان بود انسانهای بیشماری جان خود را نثار آرمانهایشان که همانا دفاع از میهن و ملت شریف ایران بود کردند تا همه مردم از هر قشری زندگی مسالمتآمیز و امنی داشته باشند.
در میان نام همه شهدای جنگ تحمیلی در سطح کشور سهم شهدای اقلیتهای مذهبی 88 تن مسیحی، 9 تن زرتشتی و 16 تن کلیمی دیده میشود. با توجه به اینکه صابئین مندایی خواستگاهشان خوزستان است آمار آنها در میان نام شهد ای خوزستان آمده است.
در استان خوزستان هر جا مزار شهدای گرانقدر وطن باشد مردم به دلیل اینکه امنیت و آسایش خود را مدیون آنان هستند به آنها ادای احترام میکنند.
در میان همه شهدای جنگ تحمیلی که هشت سال به طول انجامید افراد مختلفی از هر قشر و گروهی نامشان دیده میشود. اما دراینبین عدهای هم که سابقه تاریخی سکونت آنان در سرزمین ایران به درازای تاریخ است نقشی در تاریخ مبارزه با دشمن که چشم طمع به ایران دوختهاند دارند. اقلیتهای مذهبی بهمانند دیگر اقشار مردم فرزندان خود را راهی جبهههای جنگ کرده تا از آبوخاک ایران حفاظت کنند.
اما در اهواز سه آرامستان وجود دارد که بدون توجه به حال خود رهاشدهاند که در هر سه آرامستان یک شهید ارمنی، یک شهید آشوری و شش شهید صابئین مندایی خفتهاند.
خانواده برخی از این شهدا یا همچنان بر مزار شهدایشان میروند، یا فوت کردهاند و یا حتی در خوزستان زندگی نمیکنند. شرایط مختلفی مانند عدم مراقبت کافی و تخریبها توسط برخی افراد ازجمله پاتوق شدن آن اماکن برای معتادین، باعث شده تا چهره ناخوشایندی پدیدار شود.
جدا از گردشگرانی که به برخی از این آرامستان ها میرود، مدتهاست کسی بر سر مزارشان نرفته است. البته در سال 1393 بود که تنی چند از کارکنان بنیاد شهید خوزستان به یک شهید از ارامنه اهواز باهدف همگرایی و مهرورزی به ادیان توحیدی ادای احترام کردند. این در حالی است که همه ادیان توحیدی در وحدانیت خداوند و ضرورت صیانت از شریعت اتفاقنظر دارند و در شرایط خاص نسبت به هم احساس مسئولیت میکنند که مصداق عینی این ادعا را در دفاع مقدس کشورمان شاهد بودهایم.
شهدای گرانقدر اقلیتهای مذهبی اگرچه در دین با مسلمانان اشتراک نداشتند، اما مانند سایر فرزندان مسلمان ایران، در دفاع از سرزمین و میهن خود تلاش و ایثار به خرج داده و در این راه شهدای زیادی نیز تقدیم کردند.
در آن بازدید، فرجیان مدیرکل وقت بنیاد شهید و امور ایثارگران خوزستان و همراهان با حضور بر مزار شهید «مگردیچ طوماسیان» با تقدیم گل، یاد و خاطره این شهید والامقام و سایر شهیدان اقلیتهای مذهبی را گرامی داشتند. شهید «مگردیچ طوماسیان» در تابستان 1342 در یک خانواده کارگری شرکت نفت در مسجدسلیمان به دنیا آمد. در بهمن 1363 به خدمت زیر پرچم اعزام شد و بیست ماه از خدمتش را در تهران گذراند. در اول مهرماه سال 1365 به جبهه «سومار» منتقل شد و در روز دوازدهم آبان، پس از سیوشش روز حضور در جبهه به شهادت رسید.
در همسایگی آرامگاه ارامنه اهواز، یک آرامستان مهم دیگری از هموطنان ایرانی و از لهستانیهای پناهجو در اهواز وجود دارد. در این آرامستان که به نام کلدانی، آشوری و کاتولیک معروف است، مقبره شهید صبیح گرمو قرارگرفته که در نیمه اول شهریور سال جاری، اسقف رمزی گرمو از کلیسای کلدانی، آشوری کاتولیک ایران بر آن ادای احترام کرد و از خاطره شستن او پس از شهادت صبیح گرمو سخن به میان آورد.
صبیح گرمو فرزند طوبیا است که در سال 1311 متولدشده بود و در تاریخ سوم بهمن 1365 در اهواز به شهادت رسید. کوششها برای جمعآوری اطلاعات لازم درباره زندگینامه شهدای ارمنی و آشوری همچنان وجود دارد.
اما در دیگر سوی اهواز و در بهشتآباد اهواز، آرامستانی قدیمی، متعلق به صابئین مندایی قرار دارد که تا کمتر از یک دهه پیش همچنان در آن دفن صورت میگرفت.
صابئین مندایی هم با تقدیم شش شهید در جبهههای جنگ و یا در حملات موشکی دشمن به شهرهای مختلف خوزستان جان خود را تقدیم ایران کردند.
در این میان امین جیزان فرزند رزیج متولد یکم بهمن 1339 در تاریخ ششم مهرماه 1359 براثر تک دشمن در جبهه طلاییه کوشک به شهادت رسید. شهید امین جیزان در دوران تحصیل نمرات آن شهید بسیار عالی گذرانده بهطوریکه در آن زمان موفق به دریافت دیپلم ریاضی فیزیک با معدل 18 گردید. با شروع جنگ تحمیلی عراق ایشان بنا به وظیفه ملی و دینی خود و نظر به تعهدی که به جامعه داشت وارد خدمت مقدس سربازی گردید. در طول دوران خدمت همیشه در خط مقدم جبهه حضور داشت و در کلیه عملیات رزمی بنا به گفته همرزمانش، پیشتاز و زبانزد فرمانده هان خود بود.
اما یکی از افرادی که براثر حمله موشکی دشمن بعثی به شهادت رسید منصور عباده اهوازی فرزند جبار بود در یکم فروردین 1338 به دنیا آمد و در تاریخ نهم دیماه 1359 در فلکه شهدای اهواز مورد اصابت ترکشهای بمباران هوایی دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید. شهید منصور عباده اهوازی که در دوران انقلاب جوان بود اما همراه با دیگر جوانان محلهی خود در شهر اهواز فعالیت و همکاری انقلابی داشت. آن شهید با شروع جنگ تحمیلی ابتدا خانواده را به شهرستان دهدشت منتقل مینماید سپس با گرفتن نامه اعزام به جبهه جهت حضور و همکاری با جوانان به شهر اهواز برمیگردد.
اما در سوسنگرد که عراقیها موفق شده بودند خانه به خانه را موردحمله خود قرار بدهند باز زنان و مردان سوسنگردی با دستخالی به مقابله با دشمن پرداختند که نتیجه آن مقاومت شهادت صدها زن و مرد بود.
ازجمله این شهدا ناجی زهرونی فرزند کنیکر بود که در سال 1336 در بستان متولد شد و در 19 بهمن 1365 براثر بمباران هوایی به شهادت رسید؛ اما او خود بهتنهایی به شهادت نرسید بلکه در اثر بمباران هوائی دشمن خود و دخترش در سن کودکی (4 ماهگی) به شهادت رسیدند.
ایشان از همان ابتدا دوران کودکی در امرارمعاش خانواده با پدر خود در شغل کشاورزی و آهنگری همکاری مینمود و در زمستان به تحصیل ادامه میداد. آن شهید از بچگی در امور دینی متعهد و مسئولیتپذیر بود و در خانوادهی متعهد دینی متولد و بزرگ گردید. شهید ناجی زهرونی با شروع جنگ تحمیلی باوجود بمباران و تهدیدات دشمن بعضی حاضر به ترک دیار خود نبود بهطوریکه خانواده ایشان نیز در شهر سوسنگرد، شهر حماسه و مقاومت باقی ماندند.
همانطور که در بالا گفته شد در بین شهدای صابئین مندایی نام یک دختر خردسال به نام شهیده نسرین زهرونی دیده میشود که متولد 1365 در سوسنگرد است و در تاریخ 19 بهمن 1365 براثر بمباران هوایی در همان سوسنگرد به شهادت میرسد.
این شهیده در سن 4 ماهگی در منزل شهید ناجی زهرونی در اثر بمباران هوائی دشمن همزمان با شهادت پدر گرامیشان به شهادت میرسد. جالب میتوان گفت که با شهادت این شهیده خانواده و فامیل ایشان را به بیمارستان شهید چمران انتقال داده و منتظر پدرش میمانند درحالیکه جسد شهید ناجی زهرونی ملافه کشیده در کنار دخترش قرار داشت و خانوادهاش خبر نداشتند تا اینکه پرستار جهت جابجایی برانکار به کنار جسد شهید آمده و ملافه را کنار می زند که برادر آن شهید متوجه میگردد.
اما جنگ بیامان عراقیها علیه ایران فقط به شهرهای جنوبی و غربی خوزستان منتهی نشد بلکه عراقیها با گستاخی تمام بسیاری از شهرهای خوزستان در هر سوی خوزستان را مورد آماج حملات خود قراردادند. ازجمله این شهرها رامهرمز بود که باعث شد برخی از هم استانیهای ما به شهادت برسند. از اقلیت مذهبی صابئین مندایی فردی به نام ناعم بهمنی فرزند کاظم براثر بمباران هوایی به شهادت رسید. او متولد یکم خرداد 1348 بود و در سیزدهم دیماه 1362 به شهادت رسید.
این شهید از ابتدای کودکی آرامش خاصی داشت و با توجه به شغل پدرش که کشاورز و آهنگر در بستان بود با پدر در امرارمعاش خانواده همکاری مینمودند. با آغاز جنگ و هجوم دشمن به مرز ایران خانواده به رامهرمز انتقال مییابد اما با حمله هوائی دشمن به شهر رامهرمز ایشان در سن نوجوانی در آن شهر به شهادت میرسد.
با توجه به اینکه اهواز همواره مورد بمبارانهای هوایی دشمن بود ازجمله کسانی که از صابئین مندایی براثر بمباران هوایی به شهادت رسید شهید یاسین زهرونی بود. او در بیست و ششم اردیبهشت 1336 در بستان به دنیا آمد؛ اما در نهم دیماه 1359 به شهادت رسید.
ایشان در دوران جوانی در حسن اخلاق زبانزد عام و خاص بود. دلسوزی ایشان نسبت به جامعه به حدی بود که در دوران خدمت سربازی شهید وقتی واقعه اسفناک زلزله طبس اتفاق افتاد ایشان بهصورت داوطلبانه جهت کمک به هموطنان خود به آن منطقه اعزام گردید. شهید در زمانی که شهر اهواز تحت بمباران هوائی و موشک دشمن قرار داشت و دشمن سعی در تخلیه شهر داشت، طبق فرمان امام راحل انقلاب حاضر به تخلیه شهر نگردید و در یکی از موشکباران شهر اهواز در مرکز شهر شهید شد.
اشکندا سالم چهیلی از بزرگان اقلیت دینی صابئین مندایی که به ایرانی بودن خود افتخار فراوان میکنند و همواره میگویند ذرهای از خاک ایران را به هیچ کشور دیگری ترجیح نمیدهند درباره برخی از شهدای اقلیت صابئین مندایی گفت: در خصوص شهید سرباز امین جیزان باید به عرض برسانم که پس از انفجار انبار مهمات در اوایل جنگ تحمیلی که بحث خالی شدن شهر از سکنه مطرح شد ایشان بهصورت داوطلبانه با دیگر جوانان محله همراه با بسیج منطقه امنیت محله را عهدهدار گردید.
وی افزود: اما در خصوص شهید منصور عباده اهوازی یادم میآید که در ابتدای دوران جنگ که دشمن به شهر خرمشهر حمله نمود مردمدار و ندار خود را گذاشته و به شهرهای اهواز پناه بردند؛ اما شهید منصور عباده اهوازی که متوجه این مورد میشود شبانه به خرمشهر جهت کمک به مردم داوطلبانه میرود که در حین همکاری در یک محله صدائی از خانه میشنود که کسی تقاضای کمک میکند ایشان وارد منزل میشوند و پیرزنی را تنها میبیند که نمیتواند حرکت کند و منتظر کمک است. آن شهید ایشان را روی دوش تا جاده اصلی با خود میآورد و به شهرستان اهواز منتقل مینماید.
سالم چحیلی درباره شهید ناجی زهرونی بیان کرد: از فعالیت دینی آن شهید میتوان بهخوبی یادکرد که همیشه ایشان وقتی روحانیت در خانه عموی وی جهت انجام مراسم مستقر میگردیدند یادم میآید که این شهید همیشه با پدر خود در تحصیلات مندی (مکان مذهبی صابئین مندایی) حضور داشتند و علاقهمند به همکاری در تحصیلات جوانان داشتند.
پیشتر دکتر روحانی رئیسجمهوری ایران در دیدار با تنی چند از خانوادههای شهید اقلیت مذهبی با اشاره به اینکه ایران کشور همه ایرانیهاست و همه ما اعم از مسلمان و اقلیتهای دینی، باید برای پیشرفت و اعتلای کشور دستبهدست هم داده و تلاش کنیم، از حضور پرشور اقلیتهای دینی در کنار اقشار مختلف مردم قدردانی کرد و افزود: امیدوارم خدمتگزار خوبی برای این ملت شریف و بزرگ باشیم و از آراء و اهداف بلند آنان پاسداری کنیم.
وی افزود: این ویژگی فرهنگی ایرانیان برای همه درسآموز است و باید از این خصوصیت برای تجمیع و تمرکز تلاشها در مسیر ساختن کشور بهره بگیریم؛ چراکه تحقق اهداف بلند برای ایران جز با همدلی و همکاری ممکن نیست.
رئیسجمهور در پایان از خداوند متعال برای خانواده شهیدان اقلیت مذهبی صبر و اجر جزیل و خدمات بیشتر برای کشور خواستار شد.