تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۴
کد خبر: ۱۳۲۱۴۰
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره
برگی از دفتر خاطرات یک بسیجی:
سرمان برود شهرمان را نمی دهیم/ آبادان تنها خاک نبود
یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس در آبادان گفت: مردم دوست نداشتند تجربه تلخ سقوط خرمشهر یک بار دیگر تکرار شود، جوانان دائم می گفتند اگر سرمان برود نمی گذاریم شهرمان از دست برود
یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس در آبادان گفت: مردم دوست نداشتند تجربه تلخ سقوط خرمشهر یک بار دیگر تکرار شود، جوانان دائم می گفتند اگر سرمان برود نمی گذاریم شهرمان از دست برود.

از دوران هشت سال دفاع مقدس لحظات ناب و بازگو نشده فراوانی وجود دارد که بیان هر کدام درسهای فراوانی از دلدادگی، ایثار، شهامت، شهادت وعشق به وطن همراه با خلق صحنه هایی باور نکردنی برای کسانی که خود در آن دوران نبودند را به وضوح نشان می دهد.

دوران هشت سال دفاع مقدس در شهری همچون آبادان که بسیاری از مردمانش حتی برای لحظه ای حاضر به ترک شهرشان نشدند همراه با لحظات تلخ و شیرین فراوانی بود که در پی گفتگویی هر چند کوتاه با یکی از رزمندگان بسیجی مردمی را به رشته تحریر در می آوریم.

یکی از رزمندگان بسیجی دوران هشت سال دفاع مقدس در شهر آبادان می گوید: هنگامی که عراقی ها از سمت مرز شلمچه در خرمشهر وارد کشورمان شدند و درگیریهای فراوانی میان رزمندگان اسلام با حزب بعث عراق شکل گرفت، همه مردم به خصوص آبادانی ها در مقابل مردم شریف خرمشهر احساس وظیفه کردند و به همین خاطر با هر آن چه در اختیار داشتند روانه خرمشهر شدند.

«ثامر چنعانی» اظهار می کند: بسیاری از مردم که اطلاعی از جنگ نداشتند برای مقابله با دشمن در حالی که چماق در دست داشتند سوار بر خودرو، موتور و حتی دوچرخه هایشان راهی شلمچه شدند زیرا تصورشان این بود که می توان با چماق در مقابل عراقی ها ایستاد.

احساس وظیفه در مقابل خاک و ناموس

وی در بخش دیگری از سخنان خود، با اشاره به احساس وظیفه ای که مردم نسبت به خاک و ناموس خود در مقابله با دشمن متجاوز داشتند، می افزاید: مردم به طور واقعی و در کنار سایر نیروهای نظامی، انتظامی، ارتش، سپاه و هنگ ژاندارمری احساس وظیفه کردند حتی زمانی که عراقی ها در ۱۹ مهرماه سال ۵۹ از کارون گذشتند، یکی از مهمترین اهداف دشمن در جنگ تصرف شهر آبادان بود.

چنعانی تصریح می کند: اگر دشمن موفق به تصرف آبادان می شد پس از آن به راحتی وارد اروندرود می شدند، از آنجا به طرف ماهشهر، سپس بوشهر و سایر بخش ها می رفتند و به این ترتیب جریان و سرنوشت جنگ نیز عوض می شد.

مدیر مرکز فرهنگی دفاع مقدس خرمشهر ادامه می دهد: عراقی ها برای رسیدن به هدفشان که همانا تصرف آبادان پس از خرمشهر بود از هیچ اقدام شومی اعم از تخریب شهر و کشتن مردم بی دفاع دست برنداشت و برای سهولت بیشتر در تصرف آبادان با تجهیزات و امکانات فراوان جنگی و عبور از رودخانه کارون خود را به آبادان رساندند.

وی بیان می کند: در ۱۹ مهرماه سال ۵۹، عراقی ها بسیاری از مردم آبادان را در جاده آبادان به سمت اهواز اسیر و یا به شهادت رساندند.

چنعانی با بیان اینکه در آن زمان تمامی اتفاقات به طور خودجوش و مردمی انجام می شد، می گوید: در اوایل آغاز جنگ تحمیلی هنوز نیروهای نظامی به شکل جدی و گسترده در منطقه حضور نداشت و بر همین اساس، گروه های مردمی برای دفاع از خاک و ناموسشان در مقابل دشمن شکل گرفت.

عراقی ها ۱۰۰۰ آبادانی را در جاده آبادان اهواز شهید و اسیر کردند

این رزمنده بسیجی اضافه می کند: در ۱۹ مهرماه دشمن به طرز عجیب و پر تعداد، آبادان و خرمشهر را مورد حمله و هجوم خود با استفاده از بمب و خمپاره قرار داده بود، حدود یک هزار نفر از مردم که قصد خروج از شهر را در مسیر آبادان به اهواز داشتند، توسط عراقی ها اسیر و یا شهید شدند تا اینکه در نهایت جاده ماهشهر آبادان را نیز مسدود کردند، اما مردم آبادان با کمک نیروهای نظامی در ایستگاه ۷ و فیاضیه در مقابل آنان ایستادگی کردند.

وی می افزاید: آن روزها موقعیت عجیبی بود، احساس خطر به خوبی قابل لمس بود، زمانی که عراقی ها در هشتم آبان ماه ۵۹ وارد منطقه ذوالفقاری شدند، می گفتیم خدایا چه کنیم، نکند پس از خرمشهر الان نوبت ما باشد، عراقی ها بسیار به شهر نزدیک شده بودند و حتی به ایستگاه هفت و ۱۲ نیز رسیده بودند، دشمن از سوی روستای سادات وارد ذوالفقاری شدند.

چنعانی عنوان می کند: واقعیت امر آن است که ما در روزهای اولیه جنگ، نیروهای نظامی فراوانی را در منطقه نداشتیم و قریب به اتفاق نیروها از مردم بودند، مردمی که جانانه ایستادند و مقاومت کردند، هنگامی که آبادان به محاصره عراقی ها درآمد، جوانان ما یک صدا فریاد می زدند که اگر سرمان برود نمی گذاریم شهرمان از دست برود.

خلق صحنه های عجیب توسط مردم

مدیر مرکز فرهنگی دفاع مقدس خرمشهر ادامه می دهد: صحنه های بسیار عجیبی در این ایام خلق شد، می دیدیم که مادر دست فرزندش را گرفته و با سنگ روانه ذوالفقاری می شد تا به گفته خود مقابل دشمن بایستد و نگذارد دست دشمنان به شهرش برسد.

وی یادآور می شود: هنگامی که شهید رهبر از طریق رادیو خبر ورود عراقی ها به منطقه ذوالفقاری را اعلام کرد، دیدم که چگونه مردم دسته دسته روانه ذوالفقاری می شدند تا از شهرشان دفاع کنند تا به دست دشمن نیفتد.

این رزمنده دوران دفاع مقدس با بیان اینکه در آن روزها هنوز نیروهای مسلح، نظامی و سپاه چندانی در منطقه حضور نداشتند، می گوید: اتفاقات زیادی در روزهای حماسه، ایثار و شهادت از بدو ورود عراقی ها تا زمان سازماندهی مردم و ورود نیروهای نظامی و سپاهی به منطقه رخ داد که مهمترین آنها نخستین شکست عراقی ها در ۹ آبان ماه سال ۱۳۵۹ و توسط نیروهای مردمی آبادان در «حماسه ذوالفقاریه» بود.

حماسه ذوالفقاریه؛ نخستین شکست تلخ دشمن در جنگ

چنعانی تصریح می کند: در مدت زمان ۴۰ روزی که از ورود عراقی ها به خاک کشورمان می گذشت به جز چند پاتک از سوی نیروهای خودی، عراقی ها بدون وقفه و هر طور که دلشان خواست در منطقه جولان دادند و پیش رفتند، تا اینکه مردم مقاوم و صبور آبادان با همراهی اندک نیروی نظامی موجود در منطقه توانستند با خلق حماسه ذوالفقاریه که در زمان محاصره دشمن انجام شد، عراقی ها را زمین گیر کنند و طعم تلخ شکست را به آنان بچشانند.

وی اضافه می کند: پس از خلق حماسه ذوالفقاریه با محوریت مردم آبادان، عراقی ها مجبور به عقب نشینی از سوی رودخانه بهمنشیر شدند.

این رزمنده بسیجی می گوید: نکته قالب توجه در این موضوع  آنکه مردم آبادان به رغم محاصره کامل شهرشان هیچگاه شهرشان را ترک نکردند.

چنعانی بیان می کند: آبادان از هر سو توسط دشمن در محاصره بود، عراقی ها خرمشهر را تصرف و در آنجا حضور داشتند، در ۲ طرف بهمنشیر و اروندرود نیز قشون کشی کرده بودند و تنها راه ورود و خروجی از سوی چوئبده بود که با پرواز و یا استفاده از لنج ها مایحتاج مردم و نظامیان در شهر تامین می شد که البته لنج های زیادی نیز مورد حمله دشمن قرار گرفتند.

شلیک مستقیم تیرهای کلاشینکف توسط عراقی ها

مدیر مرکز فرهنگی دفاع مقدس خرمشهر بیان می کند: شهر آبادان مرتب از سوی دشمن مورد اصابت گلوله، خمپاره و موشک و حتی تیر مستقیم تفنگ کلاشینکف قرار داشت، بسیاری از بچه های ما در اسکله ها با تیرمستقیم کلاشینکف عراقی ها به شهادت رسیدند که از جمله آنها می توان به شهیدان«سید رسول صالح نیا»، «مسلم رنجبر»، «محمد تقی نجیبی » و بسیاری دیگر اشاره کرد.

وی اضافه می کند: آبادان تنها شهری بود که در دوران هشت سال دفاع مقدس، به مدت یک سال در محاصره دشمن بعثی قرار داشت اما به دلیل حضور، مقاومت، ایثار و از جان گذشتگی مردمانش، عراقی ها نتوانستند آن را به تصرف خود در بیاورند.

این رزمنده جنگ تحمیلی می افزاید: در بحبوحه محاصره شهر توسط عراقی ها، مردم آبادان همچنان به امور روزمره خود ادامه می دادند، نانوا نانش را پخت می کرد، بازاریان به خرید و فروش کالاهای خود می پرداختند و سایر بخشها نیز همین گونه بود، بازی فوتبال هم که هیچ وقت فراموش نمی شد.

حضور اثر بخش روحانیون در جمع مردم

چنعانی در بخش دیگری از سخنان خود، از غیرت، ایمان قوی، علاقمندی وافر به شهر، حضور روحانیون در شهر و کسب تجربه تلخ سقوط خرمشهر و تلاش برای عدم تکرار آن به عنوان دلایل ماندگاری مردم آبادان در شهرشان نام می برد و می گوید: مردم دوست نداشتند تجربه تلخ سقوط خرمشهر یک بار دیگر تکرار شود، جوانان دائم می گفتند اگر سرمان برود نمی گذاریم شهرمان از دست برود و این نشان از غیرت و تعصب مردم داشت.

مدیر مرکز فرهنگی دفاع مقدس خرمشهر عنوان می کند: بسیاری از جوانان شبها به طور نوبتی در مناطق مختلف شهری همچون شطیط و بوارده شمالی (سمت صدا و سیما) دست خالی کشیک می دادند.

وی با اشاره به حضور روحانیون در دوران دفاع مقدس و محاصره آبادان در شهر، تصریح می کند: غیرت، ایمان قوی و حضور روحانیت در میان مردم همه دست به دست هم داد تا مردم زمزمه ماندگاری را به بهترین شکل ممکن به منصه ظهور برسانند، آبادانی ها ماندن، دفاع کردند و نگذاشتن شهرشان سقوط کند.

چنعانی می گوید: یکی از فرماندهان عراقی که در بحث محاصره و گرفتن آبادان ماموریت داشت وقتی به دست نیروهای مردمی دستگیر شد در گفتگویی دلایل عدم توانمندیشان در گرفتن آبادان را این چنین شرح می دهد که «صدام به آبادان حساس بود و همواره دستور تصرف آبادان را می داد، چندین بار با  من که به عنوان فرمانده عملیات در آبادان بودم به طور مستقیم تماس گرفت و می گفت چرا پیشروی نمی کنید و شهر را نمی گیرید، من گفتم آبادان مملو از نیرو است» و این در حالی است که در آن وهله نیروی آموزش دیده چندانی در شهر نبود و بیشتر آنانی که در مقابل عراقی ها ایستادند از مردم بودند.
مرجع / مـهـر
:
:
:
آخرین اخبار