تاریخ انتشار: ۰۴ مهر ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۰
کد خبر: ۱۳۲۲۲۹
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره
از مقاومت مردم تا خیانت بنی صدر؛
ایستادگی ۴۵ روزه ای که رؤیای تسخیر خرمشهر را بر باد داد
جنگ در خرمشهر تنها به آوارگی های چند ساله محدود نمی شود، بلکه مقاومت مردمانش خالق حماسه ای ۴۵روزه شدتا با ایستادگی خود، تسخیر سه روزه خرمشهر را درحد یک رویا برای بعثی‌ها باقی بگذارد
جنگ در خرمشهر تنها به آوارگی های چند ساله محدود نمی شود، بلکه مقاومت مردمانش خالق حماسه ای ۴۵روزه شدتا با ایستادگی خود، تسخیر سه روزه خرمشهر را درحد یک رویا برای بعثی‌ها باقی بگذارد.

ایستادگی ۴۵ روزه ای که رؤیای تسخیر خرمشهر را بر باد داد

 جنگ بد است. جنگ با هیچکس مهربان نیست. جنگ رویای تجربه دومین مهر زندگیم و پوشیدن کفش و لباس نوی مدرسه را از من گرفت. هیچکس فکر نمی کرد جنگ همه هستی مان را از ما بگیرد. بزرگترها فکر می کردند مثل جنگ قبلی که تجربه کرده بودند یک روزه است برای همین هیچ چیز با خودشان نبردند جز خاطره شهادت عزیزانشان. رفتند که زود برگردند و برایشان مراسم ختمی باشکوه برگزار کنند. ما کوچکترها هم تجربه بدو بدو کردن هایمان برای تماشای خمپاره های کاشته شده در نخلستان هایمان را بقچه کردیم و بردیم، غافل از اینکه از محل همین غول های آهنی برایمان آوارگی و حقارت سبز می شود.

این را «عبدالله هلیات» می گوید؛ کودک هشت ساله زمان جنگ که حالا کارگردان نام آوری شده، عناوین مختلفی در جشنواره های متعدد تئاتر کسب کرده و عمده کارهایش در حوزه دفاع مقدس را بر اساس خاطرات کودکی اش ساخته است. بنا به تعبیر این نویسنده و کارگردان هیچ یک از شهروندان خرمشهری فکر نمی کرد همه دارایی اش از جنگی که قرار بود زود تمام شود اما هشت سال طول کشید، تنها همین خاطرات باشد.

شهرمان را به نظامی ها سپردیم و رفتیم که برگردیم

«سید عبدالامیر هلالات» دیگر شهروند خرمشهری است که از خاطرات جنگ تعریف می کند. از رفتنشان از خانه ای که تنها مامنشان بود و خود را به دربه دری سپردن، تا بازگشت های چندباره به شهری که همه چیزشان را در آن گذاشتند تا به طور موقت بروند و زود برگردند.

این شهروند خرمشهری که حالا وارد دهه شصتم عمر خود شده است از خاطرات ۲۵ سالگی و آغاز جنگ می گوید: اول جنگ و قبل از شروع رسمی جنگ تحمیلی، صداهای درگیری ها را از فاصله دور می شنیدیم، خبرهایی از درگیری های مرزی به گوشمان می خورد. بعضی روستاییان ساکن روستاهای شلمچه هم به طور موقت به شهر نقل مکان کرده بودند اما نه ما و نه حتی روستاییان هیچ کدام این صداها و اخبار را جدی نمی گرفتیم.

وی ادامه می دهد: این صداها از ۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹ نزدیک تر و شدیدتر شد و ما چند روز را زیر باران خمپاره با ترس در خانه هایمان می خوابیدیم که حدود یه هفته بعد نیروهای مردمی با بلندگوها از مردم خواستند شهر را ترک کنند.

سید عبدالامیر عنوان می کند: پس از این درخواست، آماده رفتن شدیم اما هیچ چیز از پول و طلا تا حتی مدارک شناسایی را با خودمان نبردیم. تقریبا مطمئن بودیم که این درگیری ها زود تمام می شود و به خانه هایمان برمی گردیم. هیچ جا برای رفتن نداشتیم و بدون هدف به جاده زدیم.

وی، ماجرای برگشت مجددش به خرمشهر را هم تعریف می کند و می گوید: بعد از ۲ روز از رفتن به بهانه آوردن مقداری پول و مدارک به همراه پسرعمویم به خرمشهر برگشتم. آن زمان شهر هنوز سقوط نکرده بود. دفعه بعد با همین بهانه و تنها به خرمشهرم آمدم شاید بتوانم با خبری خوش برگردم. خرمشهر آشفته بود، قطاری از اجساد در جنت آباد (گلزار شهدای فعلی) کنار هم چیده شده بودند. سر خیابانمان با یک مامور نظامی برخورد کردم به او گفتم: اگر کمکی از دستم برمی آید در شهر بمانم اما در جوابم گفت: نیاز به کمک نداریم. همه چیز تحت کنترل است. فقط زودتر برو. ما هم شهرمان را به نظامی ها سپردیم و رفتیم به این امید که زود برگردیم.

مردم؛ خالق حماسه ۴۵ روز ایستادگی

اما جنگ در خرمشهر برای مردم این شهر تنها به رفتن و درد آوارگی های چند ساله محدود نمی شود، بلکه مردم این شهر خالق حماسه ای ۴۵ روزه شدند تا با ایستادگی خود رویای تسخیر سه روزه خرمشهر را در برای بعثی ها دست نیافتنی کنند.

رئیس هیئت رزمندگان اسلام خرمشهر از رزمندگان دوران دفاع مقدس و نقش آفرینان در خلق حماسه ۴۵ روزه خرمشهر، در گفتگو با خبرنگار مهر، مردم را خالق حماسه ۴۵ روز ایستادگی می داند و توضیح می دهد: در زمان جنگ نیروهای دریایی و نظامی ها هم حضور داشتند اما عمده فشارجنگ بر دوش مردم بود برای همین برای روزهای ابتدایی جنگ در خرمشهر عنوان مقاومت به کار می رود نه دفاع.

سرهنگ «عبدالمجید عقیلی» با تایید بر اینکه درگیری ها با نیروهای بعث پیش از ۳۱ شهریورماه ۵۹ در مرز شلمچه وجود داشته است، می افزاید: نیروهای زرهی عراق از ۳۱ شهریورماه به طور عمده وارد خاکمان شدند و راهی نبود جز اینکه با هر وسیله ای دفاع کرد که در ابتدا افرادی که دوره سربازی را گذرانده بودند توسط سپاه مسلح شدند و به برخی هم آموزش نظامی در حد ابتدایی داده شد، اما به طور کلی در دوران مقاومت هرکس به هر طریقی وارد میدان می شد.

وی که فرماندهی سپاه را در کارنامه خدمات خود دارد، به تشریح ساختار نظامی مقاومت ۴۵ روزه مردم خرمشهر می پردازد و اظهار می کند: در ۴۵ روز مقاومت، رفتار سازمانی وجود نداشت و سازماندهی بر اساس شرایط و بحران بود. درگیری ها به صورت کوچه به کوچه، خیابان به خیابان و میدان به میدان بود.

عقیلی می افزاید: درگیری در نقاط اصلی شهر بود که بنا به شرایط، نیروهای مردمی به گروه های ۲، سه و یا پنج نفره تقسیم می شدند و واحد پشتیبانی نیز در مسجد جامع مستقر بود.

حکایت ماندن ها

به اعتقاد خیلی ها داستان اصلی جنگ در خرمشهر روایت رفتن ها نیست، حکایت ماندن هاست. هر چند جنگ مردم شهر را مجبور به ترک خانه و کاشانه خود کرد اما بودند کسانی که مسیر دیگری به جز رفتن را انتخاب کردند تا همشهریانشان زودتر برگردند.

«رضا صالح پور» یکی از رزمندگان خرمشهری دوران دفاع مقدس که او و خانواده اش این راه را انتخاب کردند و از خالقان حماسه ۴۵ روزه مقاومت خرمشهر شدند نیز اظهار می کند: مردم خرمشهر برخلاف میل باطنی خود، شهرشان را ترک کردند. خوب یادم هست در روزهای آخر قبل از سقوط خرمشهر در جریان درگیری ها با نیروهای عراقی به دیوار خانه ای تکیه داده بودم که ناگهان صدای گریه یک کودک توجهم را جلب کرد. از پنجره، یک خانواده را دیدم. اعضای خانواده وحشت زده و ناراحت بودند وقتی از پدر خانواده با اصرار خواستم که شهر را ترک کند، گریه کرد و گفت هیچ جایی برای رفتن ندارد.

وی ادامه می دهد: حتی ۱۵ تا ۲۰ روز بعد از شروع جنگ، مردم خرمشهر در شهر بودند و بعضی ها مثل خانواده ام در بخش های مختلف از جمله پشتیبانی و امداد خدمات رسانی می کردند.

این رزمنده دوران دفاع مقدس در ادامه به جریان جنگ هم اشاره می کند و می افزاید: دشمن ابتدا حملات هوایی کرد، بعد مسیرهای مواصلاتی را نشانه گرفت و در ادامه زمینی وارد عمل شد و پاسگاه های مرزی را هدف قرار داد.

وی می گوید: یک روز بعد از شروع جنگ در مسجد امام صادق، اسلحه بین مردم توزیع شد، مردم برای گرفتن اسلحه صف کشیدند به دستور شهید جهان آرا نیز در پنج کیلومتری خرمشهر در محل فعلی پادگان شهید باکری آموزش نظامی فشرده داده می شد.

صالح پور با یادآور شدن اینکه در زمان جنگ ۱۷ ساله و عضو بسیج مسجد بوده است، به تعریف خاطراتش از حضور در جبهه می پردازد و اظهار می کند: روزهای اول در نقطه مرزی درکانال هایی که از هم فاصله ای ۲۰ متری داشت به صورت ۲ نفره مستقر شدیم. ساعت سه بامداد بود که صدای تانک های عراقی که وارد خاک کشور می شدند را شنیدم. ساعت پنج صبح بود که یکی از رزمنده ها از همه خواست به عقب برگردند. آن موقع خیلی از رزمنده ها برای تخلیه پاسگاه مرزی ماندند، فقط من و چند نفر دیگر از بچه ها از راه نخلستان ها به عقب برگشتیم.

وی ادامه می دهد: ۲ روز بود که نخوابیده بودیم، دشمن با تیربار به دنبالمان بود. راه را هم نمیشناختیم حتی نمیدانستیم در خرمشهر هستیم یا خاک عراق. ۲ ساعت سختی بود که با دهان کف کرده و لباس های پاره ۲ نفر از چهار نفر به پل نو رسیدیم و با کمک نیروهای خودی از مرگ حتمی نجات پیدا کردیم اما بقیه افراد شهید یا اسیر شدند.

وی می افزاید: تعداد نیروها خیلی کم بود. برای تجدید قوا و دادن اطلاعات به مسجد جامع رفتم...

مقاومت مردمی خرمشهر بیش از ۳۵ روز بود

«عقیل برام زاده» دیگر رزمنده خرمشهری نیز خاطرات آن دوران را اینگونه روایت می کند: همه سرگرم پیروزی انقلاب بودند و آمادگی شروع جنگ را نداشتند که جنگ از مرزها و با درگیری با منافقین شروع شد، حتی در آن زمان «فرحان اسدی» و «بختور»، شهید و روی دست های مردم تشییع شدند و ما خرمشهری ها بر این اساس معتقدیم این ۲ شهید اولین شهدای جنگ هستند و مقاومت مردم خرمشهر قبل از ۳۱ شهریورماه ۵۹ آغاز شده و ۴۵ روزه است نه ۳۵ روزه.

وی بیان می کند: نیروهای خودی در مرز مستقر بودند به همین علت هجوم دشمن بیشتر از ۲ سمت جاده اهواز بود. در همان ۲، سه روز اول ۵۰ تا ۶۰ نفر شهید شدند. شهید «جهان آرا» دستور احداث سنگر یا جان پناه در شهر را داد، مقاومت ها همچنان ادامه داشت، حتی در آن زمان سه تانک دشمن را گرفتیم و برای روحیه دادن به مردم به شهر آوردیم.

این رزمنده دوران دفاع مقدس، افزایش شدت حملات در روزهای آتی جنگ را یادآور می شود و می گوید: اداره آب و برق، منطقه کپرنشین شهر که طالقانی فعلی است مورد هدف دشمن قرار گرفت. مردم کم کم متوجه وخامت اوضاع شدند و درخواست اسلحه می کردند. در همان روزها بود که پاترولی به شهر آمد که حامل «بنی صدر» رئیس جمهور وقت بود.

خیانت بنی صدر

وی ادامه می دهد: بنی صدر به سمت پادگان دژ (پادگان ارتش نیروی زمینی) رفت مردم دورش را گرفتند. من به او گفتم: «آقای رئیس جمهور ما منتظر اسلحه هستیم» گفت: «جنگ بچه بازی نیست به خانه تان برو و جنگ را به ارتش واگذار کن».

برام زاده می افزاید: به هیچکس اجازه ورود به پادگان را نداد، یک ساعت با ارتشی ها صحبت کرد و رفت و همان شب ارتش شهر را تخلیه کرد. بعدها فهمیدیم که به ارتشی ها گفته ما در این نقطه قادر به مقاومت نیستیم و در شهر دیگری دفاع می کنیم.

وی از اجتماع مردم در مقر سپاه و درخواست ساماندهی اوضاع از شهید جهان آرا به عنوان نخستین واکنش مردم پس از کشف خیانت بنی صدر یاد می کند و سخنان آرامش بخش جهان آرا در آن موقعیت را عاملی در استمرار مقاومت مردم خرمشهر می داند و می گوید: شهید جهان آرا مردم را به یاد قدرت خدا انداخت و مردم را به توکل بر خدا دعوت کرد، مردم خرمشهر هم که مردمی مومن و پایبند به اعتقادات مذهبی بودند از سخنان شهید جهان آرا بسیار متاثر شدند.

برام زاده عنوان می کند: جنگ شدید شد، دشمن بی رحمانه می کوبید. خبر شهادت تعدادی زیادی در بندر خرمشهر و اسارات روستاهای مسیر شلمچه باعث شد که شهید جهان آرا برای حافظت از زنان و کودکان از اسیر شدن در دست بعثی ها دستور خارج کردن آنها از شهر را بدهد.

لزوم برجسته کردن حماسه ۴۵ روزه مقاومت خرمشهر

معاون فرهنگی اجتماعی گردشگری خرمشهر نیز این رخداد تاریخی را بسیار بزرگ و خاص مردم خرمشهر می داند و بر لزوم زنده نگه داشتن و معرفی هر چه بیشتر آن تاکید می کند.

«سید مرتضی نعمت زاده» در رابطه با تجربه و الگوی حماسه دفاع ۴۵ روزه، عنوان می کند: استراتژیک دفاعی و تهاجمی ایران در طول جنگ که مقاومت مردمی و شبه نظامی را در مقابل ارتش کلاسیک رقم می زند امروزه با عنوان مقاومت مردمی در کشورهایی همچون لبنان، سوریه و فلسطین، یمن و بحرین  نیز طراحی و اجرا می شود.

وی در ادامه به نتایج و پیامدهای این مقاومت در طول تاریخ اشاره می کند و می گوید: تغییر سرنوشت جنگ و بر هم زدن استراتژی صدام و حامیانش، خارج کردن هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران از دستور کار و استراتژی جنگ، ممانعت از سقوط آبادان و همچنین فراهم ساختن زمینه سقوط بنی صدر با نشان دادن ناکارآمدی وی از جمله نتایج مقاومت مردمی ۴۵ روزه در خرمشهر است.

معاون فرهنگی اجتماعی گردشگری خرمشهر این حماسه را خاص مردم خرمشهر و نمادی از شجاعت و از جان گذشتگی آنها می داند و بر لزوم معرفی و تبیین جنبه های بیشتر آن به روش ها و زبان های مختلف همچون زبان رسانه و هنر تاکید می کند.

مقاومت ۴۵ روزه خرمشهر به اعتقاد بسیاری حماسه بزرگی است که علاوه بر گم شدن مدتی از آن در تاریخ مورد کم مهری های بسیاری قرار گرفته و حال باید دید، نگاه های مثبت متولیان فرهنگ و هنر به این رویداد تاریخی می تواند حماسه آفرینان این روزهای مقاومت وایستادگی را برجسته و ابعاد مختلف این رویداد تاریخی را تبیین کند؟!
مرجع / مـهـر
برچسب ها: خرمشهر
:
:
:
آخرین اخبار