خوزنیوز/ هوشنگ رادمنش: در دو حادثه ناگوار و دردناک انفجار تروریستی حله و تصادف مرگبار دو قطار مسافربری در نزدیکی سمنان، جمعی از هموطنان عزیز ما جان خود را از دست دادند. این حوادث قلب هر ایرانی را به درد آورده و کشور را در ماتم فروبرده است. حادثه نخست، علت روشنی دارد و آن وجود دشمنان قسمخورده جمهوری اسلامی ایران است؛ اما علت حادثه دوم، همچنان در محاق است؛ بنابراین و با احترام به همه جانباختگان این حوادث، روی خود را بهطرف حادثه دوم کرده و گفتار آگاهترین مرجع کشور در این خصوص را مرور میکنم.
سناریویی که محسن پورسیدآقایی، مدیرعامل مستعفی راهآهن کشور برای حادثه تلخ و ناگوار تصادف ایستگاه قطار هفتخوان عرضه میکند، همانقدر که ساده است، پرسشبرانگیز نیز هست. همه صحبتهای ایشان در خبرگزاریها موجود است. بدون مقدمه به این پرسشهای میپردازم:
1- ایشان میگوید: قطار مسیر تبریز - مشهد ابتدا به دلیل یخزدگی در سیستم ترمز حدود 6 کیلومتر پس از ایستگاه هفتخوان در راهآهن شمال شرق در ساعت 6:22 دقیقه صبح متوقف میشود و پسازآن یک ساعت بعد قطار سمنان - مشهد وارد ایستگاه میشود که چراغقرمز سیستم درواقع سرعت قطار مذکور را میگیرد.
پرسش این است: چگونه قطاری در پرترددترین خط ریلی کشور به مدت یک ساعت متوقفشده و عوامل فنی و نجات، به کمک آن نمیشتابند؟ چگونه کارکنان ایستگاه هفتخوان، حتی یک نفر از آنان به سراغ این قطار که در فاصله کمتر از 4 دقیقه با این ایستگاه متوقفشده نمیروند و در آن صبح شوم، سراغی از این قطار بختبرگشته نمیگیرند؟ اگر از این دو پرسش درگذریم و اگر آنچه ایشان میگوید، همان امر واقع باشد، چگونه قطاری که در اثر هشدار چراغقرمز سیستم کنترل خودکار متوقف میشود، بدون اینکه سیستم، هشدار قبلی را پاک کند، حرکت خود را از ایستگاه آغاز میکند؟
در همان حالی که گفته میشود سیستم کنترل اتوماتیک قطار بسیار پیشرفته بوده و حتی در روز وقوع حادثه، یکبار از سانحه جلوگیری کرده است (نقل از ایشان)، اما در اینجا بهیکباره دچار اختلال شده و هشدار قبلی را از صفحه مورد مشاهده در لوکوموتیو و ایستگاه پاک میکند؟ اما اگر این هشدار پاک نشده بوده، چرا باید مسئول ایستگاه، بیآنکه علت این هشدار را بفهمد، به قطار دوم چراغ سبز را نشان داده و مجوز حرکت بدهد؟
فاصله قطار اول با ایستگاه هفتخوان 6 کیلومتر اعلامشده است، یعنی حتی اگر این قطار سوت خود را به صدا درآورد، همه کارکنان مستقر در ایستگاه باید آن را فهمیده باشند. این قطار به مدت بیش از یک ساعت در 6 کیلومتری ایستگاه متوقف میشود، آنوقت چطور میتوان پذیرفت که کارکنان ایستگاه آنقدر نسبت به توقف قطار بیتوجه بودهاند که یادشان رفته است تا به مسئول تازه به سرکار آمده بگویند که قطار متوقفشده دریکی از پر رفتوآمدترین خطوط ریلی کشور، هنوز در توقف کامل بوده و منتظر رفع خرابی در سیستم ترمزهای خود است؟
2- ایشان میگوید: پس از توقف قطار سمنان - مشهد لوکوموتیوران با مسئول CTC تماس میگیرد که چراغ عبور قرمز است اما این مسئول که بهتازگی شیفت وی عوضشده بود با نگاهی به سیستم به لوکوموتیوران قطار سمنان - مشهد اعلام میکند که مسیر مقابل وی باز است و حرکت کند.
پرسش این است: آیا در سیستم ریلی کشور همیشه اینطور است که وقتی سیستم هشدار میدهد، کارکنان از سر تفسیر این هشدار برآمده و به رأی خود آن را تعریف و تفسیر میکنند؟ چگونه میتوان پذیرفت که فردی حتی با آموزشهای ساده که مسئولیتی دریکی از ایستگاههای مهمترین خط ریلی کشور به عهده دارد، غافل از این نکته ساده میشود که از همکار خود بپرسد چرا چراغ هشدار سیستم هنوز روشن مانده است؟ آنوقت بیآنکه بپرسد و بیآنکه علت هشدار را بداند، مانند خوابزدههای بختبرگشته، به راننده قطار دوم که نگران هشدار سیستم است چیزی را بگوید که بیسابقهترین گفتگویی بوده که دستگاه ریلی کشور به خود دیده است. به این گفتگو که ایشان نقل میکنند توجه بفرمایید.
3- ایشان میگوید: مسئول CTC به لوکوموتیوران قطار سمنان - مشهد اعلام میکند که سیستم ATC را قطع کند و قطار را بهصورت دستی هدایت کند و بدین ترتیب قطار سمنان - مشهد چون در مسیر همشیب وجود داشته است 4 دقیقه بعد به قطار تبریز - مشهد میرسد و 6 ثانیه هم زودتر ترمز اضطراری میکند اما متأسفانه حادثه رخ میدهد.
پرسش این است: مسئول ایستگاه چرا چنین دستوری به قطار دوم میدهد؟ سیستم که دارد هشدار میدهد، قطار هم که در 6 کیلومتری ایستگاه است، چه چیزی به این مسئول الهام شده است که او بهیکباره بیآنکه از همکار قبلیاش وضعیت شیفت قبل را دریافت کرده باشد و بیآنکه از دیگر کارکنان ایستگاه جویا شود و بیآنکه به سیستم و گزارشهای موجود توجه کند، بهیکباره تصمیم میگیرد که نهتنها به قطار دوم دستور حرکت دهد بلکه از لوکوموتیوران بخواهد که قطار را از وضعیت کنترل خودکار خارج کرده و بهصورت دستی درآورد؟ آیا این مسئول خطاکار هیچ دستورالعملی را نمیدانسته و یا در این روز خاص همه آموزشها و قوانین را فراموش کرده و خود و جمعی از ملت را در مسیر فنا شدن قرار داده است؟
4- ایشان میگوید: همه مکالمات لوکوموتیوران با مسئول CTC ضبطشده است. کنترلر در مرکز کنترل تصورش آن بوده است که با لوکوموتیوران تبریز - مشهد صحبت میکند درحالیکه با لوکوموتیوران قطار سمنان - مشهد صحبت کرده است و بدین ترتیب به وی اعلام کرد که مسیر مقابل آن قطار باز است و حرکت کند.
پرسش این است: فرض کنیم چنین اشتباهی از سوی کنترلر پیش بیاید، یعنی در همان حال که با قطار دوم صحبت میکرد، تصور داشت که دارد با قطار اول صحبت میکند. این فرض در عین سادگی، بسیار پیچیده است. چگونه ممکن است یک کنترلر ایستگاه نداند که با کدام قطار در حال صحبت است؟ اگر این فقط یک اشتباه انسانی بود، سناریوی ایشان منطقی مینمود اما سیستم که مثل کنترلر فکر نمیکرده، او چرا هشدار نمیدهد که این قطار دوم است که سراسیمه بهطرف قطار اول میرود؟ بااینحال، میتوان درک کرد که مسئول خطاکارِ خوابزده بختبرگشته، چنان حالی داشته که نه از همکاران خود و نه از سیستم، جویای روشن شدن چراغ هشدار نشده و آنوقت بهگونهای با راننده قطار دوم حرف زده که نه سیستم و کسی دیگر متوجه نشدهاند که او دارد چه فرمانی مرگی به قطار دوم میدهد؟
5- ایشان میگوید: اشتباه دوم در این حادثه آن بود که لوکوموتیوران اجازه ندارد با مسئول سامانه صحبت کرده و سیستم هوشمند را خاموش کند درحالیکه این اتفاق رخداده است.
پرسش این است: همه عللی که برای خطاکار بودن مسئول ایستگاه برشمرده شده، حتی یک دلیل را بر نمیسازد که چرا او این اشتباهات را انجام داده است؟ اما بههرحال او نیز انسان است و جایزالخطا! ولی ایشان میگوید که اشتباه پشت سر اشتباه صورت گرفته است! یعنی هم مسئول ایستگاه و هم راننده قطار دوم و هم سیستم کنترل خودکار، هر سه باهم در یک صبح پریشان و متفقاً در اشتباهات فاحشی گرفتار آمدهاند که نتیجه آن مرگ جمعی از هموطنان بودهاند! چرا؟ چرا چنین اجتماعی از خطاها بهیکباره اتفاق میافتد؟ این چه وضعی بوده است که ابتدا به بر مسئول ایستگاه آمده و او را پریشان کرده و سپس بهسوی راننده قطار دوم رفته و او را نافرمان از سیستم کرده و دستآخر هم چرخی در سیستم خودکار زده و آن را مختل کرده است؟ اینیک وضع معجزهآسایی است!
سناریوی ایشان، اگرچه ممکن است که مطابق واقع بوده باشد، اما چیز سادهای است. این چیز ساده، اکنون همه سیستم ریلی کشور را زیر سؤال برده است. شاید بتوان همه تقصیرها را در همین چیزهایی که ایشان گفته است، خلاصه کرد؛ اما اگر بتوان اینطور و بهسادگی، سیستم ریلی و ایمنی آن را به زیر کشید، چرا سادهترش نمیکنند.
*مردم جنوب و جنوب شرقی ایران، بهویژه مردم بندرها و جزایر خلیجفارس و هرمزگان، ارواح و اجنّه را بهصورت باد میپندارند و معتقدند که باد در درون پیکر آدمیزادگان میرود و آنان را تسخیر و گرفتار و بهاصطلاح «بادزده» و «هوایی» میکند و او را بهگونهای مرکَب خود درمیآورد. (ویکیپدیا)
خداوند رفتگان را مورد قرین رحمت بیکرانش قرار داده و به بازماندگان آنها صیر جمیل عطا نماید.
انشالله