خوزنیوز: محوطه ایلامی کول فرح در ایذه ناخوش است. نگارکندهای آن بعضی ترک خورده و بعضی دیگر زیر باران فرسوده شده است. این ناخوشی در آستانه ثبت جهانی مجموعه تاریخی ایذه، نه فقط برای مجموعه نگارکندها و کتیبههای تاریخی بلکه برای بعضی دیگر آثار باستانی این شهرستان هم تکرار شده است. شهر ایذه درخوزستان درمحاصره نگارکندهای تاریخی است که دور تا دور دشت ایذه را گرفتهاند و میراث دیگری هم درون محوطههای باستانی این شهر قرار دارد. از میان این آثار وضع سه اثر تاریخی کول فرح، طاق طویله و کوشک نورآباد که هریک بازمانده دورههای خاصی از تاریخ اند نگرانکننده است.
به گزارش خوزنیوز؛ دوستداران میراث فرهنگی نسبت به بیتوجهی به این یادگارهای بازمانده از دورههای ایلامی، ایلخانی و قاجار گلهمندند و میگویند، نگارکندهای کول فرح ترکهای عمیق خورده و در باران شسته شده است، طاق طویله تاریخی بدون کاوش رها شده و هنوز کسی از کاربری آن چیزی نمیداند، کوشک نورآباد که ١٠سال پیش قرار بود موزه مردمشناسی شود، با سقف ریخته و دیوارهای ترکخورده رها شده و ایذه با وجود ظرفیتهای تاریخیاش هنوز موزهای ندارد.
جهانیشدن ایذه در فراموشی
سال ٢٠٠٨ بود که کارشناسان یونسکو به ایذه آمدند تا مجموعه کتیبهها، نقش برجستهها و نگارکندهای این شهر را برای ثبت درفهرست جهانی، بررسی کنند اما اکنون با گذشت هشتسال، به نظر میآید مسئولان فعلا برنامهای برای پیگیری پرونده منظر فرهنگی ایذه ندارند.
ایوب سلطانی، مدیر اداره میراث فرهنگی و پایگاه پژوهشی آیاپیر ایذه دراینباره میگوید: «کول فرح، اشکفت سلمان، خُنگهای اژدر، کمالوند و یارعلی وند مجموعهای از نگارکندها و کتیبههای ارزشمندی است که پرونده آنها برای ثبتشدن در فهرست جهانی یونسکو درنظر گرفته شده اما هنوز به نتیجه نرسیده است. آن زمان کارشناسان یونسکو منظر فرهنگی ایذه را دارای شاخصههای مهم دانستند اما از طرف مسئولان کشور اقدام جدی برای این کار صورت نگرفت. به نظر من، این مسأله به سیاستهای فرابخشی خارج از میراث فرهنگی برمیگردد.»
او با یادآوری اینکه پیش از این شوش، شوشتر و چغازنبیل در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شدهاند، ادامه میدهد: «ما برای پرونده تلاش زیادی کردیم تا غنا و محتوای بیشتری داشته باشد اما از طرف مسئولان اصلی پیگیری نمیشود. شاید بحث این بوده که خوزستان سه اثر دیگر جهانی را درخود دارد و نیازی نیست که بار دیگر برای اثر دیگری از این استان تلاش شود. برخلاف ظرفیتهای ایذه برای مطرحشدنش اما این موضوع فراموش شده است.»
کول فرح در محاصره گلسنگها
کول فرح، به معنی «دره فراخ» مجموعهای از دیرینهترین نگارکندهای صخرهای دوران ایلامی شهر ایذه را درخود دارد. ٦ نگارکند ٣٥٠٠ساله این مجموعه اما درمعرض انواع آسیبها قرار گرفتهاند؛ گلسنگها روی بعضی از کتیبهها را گرفته و اداره میراث فرهنگی را برای حذف گلسنگها به تکاپو واداشته است، کتیبهها زیر بارشهای فصلی و آفتاب پرجان ایذه قرار گرفته و مسائلی اینچنین دوستداران میراث فرهنگی را دلنگران کرده است.
«جعفر مهرکیان»، باستانشناس، متخصص دوره الیمایی و مسئول انجمن دوستداران میراث فرهنگی آیاپیر با این توضیح که مجموعهای از نگارکندها ازجمله در کول فرح، اشکفت سلمان، خُنگهای اژدر، کمالوند، یارعلی وند و... از دوران ایلامی تا اشکانی اطراف دشت ایذه را فرا گرفته است، میگوید: «این میراث زمانی به دست افراد نابخردی افتاد و پیمانهایی بسته شد و برای توجیه مصرف بودجهها بلای غیرقابل جبرانی برسرش آمد.»
او مدعی است که آخرین ضربه به کول فرح استفاده از ابزار و استفاده مواد شیمیایی روی نگارکندها بود که باعث شد به شکل بیسابقهای رسوب و گلسنگ در نگارکندها ایجاد شود؛ تخلفی که به گفته او در آینده ثبت جهانی این آثار نقش منفی خواهد داشت و باید محکوم شود.
درحالی که به گفته مهرکیان، کتیبههای کول فرح، اسناد معتبری به حساب میآیند و به شدت نیازمند مراقبت و دورراندن عواملی چون گلسنگ و باران و آفتاب هستند اما مجتبی گهستونی، فعال میراث فرهنگی و دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان خبرمیدهد که کول فرح اکنون درمعرض انواع آسیبهاست: «شکستگی قسمتی از ناودان سیمانی روی نگارکند شماره یک، باعث شده که باران بخشهایی از کتیبه و نگارکند را تخریب کند. در کتیبه شماره ٢ ترک عمیقی به صورت عمودی ایجاد شده که دراین خصوص عوامل طبیعی و انسانی نقش داشته است. در کتیبههای دیگر فرسایش حاشیه پایینی نگارکندها، پا خوری و برخورد با آبهای سطحی و همچنین تابش مستقیم نور آفتاب و بارش بارانهای فصلی، رویش گیاهان درشکافها، ایجاد شکافهای متعدد درمناطقی از کوه که نقوشی تاریخی بر آن حک شده، باعث شده تا کول فرح درشرایط بسیار نگرانکنندهای قرار بگیرد. ازطرفی به دلیل دسترسی آسان یادگارینویسی روی کتیبهها زیاد اتفاق میافتد.» درهفتههای اخیر که موج بارش به خوزستان هم رسیده بود؛ تصاویری از یکی از کتیبههای کول فرح منتشر شد که نشان میداد سایهبانی که برای این اثر درنظر گرفتهاند، به جای دفع باران، نگارکند را بیشتر درمعرض باران قرار داده است.
گهستونی در اینباره میگوید: «این اقدام به مطالعات نادرست و نداشتن آگاهی مشاور، به اقلیم منطقه برمیگردد.» به گفته این فعال میراث فرهنگی، اکنون طرح ساماندهی کول فرح توسط مشاور انجام شده و محوطه تاریخی در انتظار ابلاغ اداره کل موزهها برای سایت موزهشدن است. نگرانی این دوستدار میراث فرهنگی از آنروست که سرنوشت نقش برجسته «فالح»، که چند سال پیش در ایذه تخریب شد، برای دیگر نگارکندها و کتیبههای این منطقه تکرار شود. او میگوید: «بدون تردید درحال حاضر حفاظت و مرمت این نقوش اصولی نیست و درصورت بیتوجهی برای مرمت تخریبهای مشاهده شده، آثار تاریخی کمکم نابود میشوند و دراین صورت زیانها جبرانناپذیر است.»
به گفته گهستونی کول فرح چند سالی است که فقط یک محافظ دارد؛ پیرمردی که از سالها پیش نزد رومن گیرشمن به اهمیت این آثار پی برد و حتی وقتی اهالی کول فرح درپی درگیری این دره را خالی کردند و دوکیلومتر دورتر ساکن شدند اما او به تنهایی آنجا مانده است: «پیرمرد دیگر مثل قدیم توان ندارد. مجموعه گسترده است و با توجه به بازبودن فضا و خطر حفاران غیرمجاز، نیاز است باز هم مراقبان دیگری برای کول فرح درنظر گرفته شود.»
سقف کوشک نورآباد میریزد
ایذه موزه مردمشناسی ندارد. بنا بود چند سال پیش کوشک نورآباد که عمارتی با معماری خاص قاجاری است و زمانی خوانین بختیاری در آن سکونت داشتند، تنها موزه این شهرستان شود اما این اتفاق نیفتاد. ١٠سال پیش عمارت کوشک نورآباد با هزینهای گزاف مرمت شد تا موزهای برای مردم ایذه باشد اما نشد. عمارت باشکوه با معماری ویژهاش متروکه رها شد و حالا مخروبه شده است. سخنگوی انجمن تاریانا اوضاع عمارت را چنین توصیف میکند: «سقف یکی از اتاقها در دوسال اخیر رفتهرفته ریخته و سقف یک اتاق دیگر هم در بارندگیها درحال فروپاشی است. دوتا از ستونهای عمارت کج شدهاند و ستون بیرون ایوان درمعرض ریزش است. درها یا شکسته یا از جا درآمده و دیوار اتاقها تماما ترک برداشته، تبله کرده و قارچزده است.»
به گفته این دبیر و سخنگو انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان تعیین عرصه و حریم کوشک نورآباد هنوز انجام نشده، وضع پریشان آن به همین خاطر است: «ساختوساز اطرافش به شکل بیرویه و غیراصولی ادامه دارد. دهه٨٠ مرمت شد اما هیچگاه مورد استفاده قرار نگرفت و تمام هزینههای مرمت رفت به باد.» در این سالها کوشک نورآباد با وجود مرمت بلااستفاده ماند، چون برای بهرهبرداری از آن بین دانشگاه علوم پزشکی و میراث فرهنگی اختلافنظر است.
با این حال ایوب سلطانی، مدیر اداره میراث فرهنگی و پایگاه پژوهشی آیاپیر ایذه خبر میدهد که برای این عمارت قاجاری که اکنون دراختیار دانشگاه علوم پزشکی است، بودجهای برای مرمت درنظر گرفته شده تا قسمتهای آسیبدیده مرمت اضطراری شود. او با اعلام اینکه بودجهای ٤٦میلیون تومانی برای احیای این بنا درنظر گرفته شده است، میگوید: «سال ٨٦ این کوشک بهطور کامل مرمت شد تا موزه شود، اما سندش همچنان به نام دانشگاه علوم پزشکی ایذه بود و هست. دانشگاه هیچوقت اجازه بهرهبرداری نداد و ساختمان به این روز افتاد. هرخانهای که بلااستفاده بماند، به این شکل درمیآید.خوشبختانه اما این قول به ما داده شده که موزه باستانشناسی ایذه جای دیگری بهرهبرداری شود.»
ایزوله کردن کتیبهها، نابودشان میکند
سلطانی که از ابتدای امسال در این سمت قرار گرفته، میگوید: «به دنبال اعتراض بسیاری درباره وضع کتیبهها و بررسی کارشناسان اداره، چهارماه پیش از یکی از حمیدرضا فدایی؛ متخصصان سنگ پایگاه جهانی پاسارگاد دعوت به همکاری کردیم تا به این پرسشهای گنگ پاسخ دهد. او گفت: کتیبهها به همین شکل بمانند، بهتر است و نباید هیچ شیئی برای حفاظت دور سنگها قرار بگیرد.»
مدیر اداره میراث فرهنگی ایذه خبر میدهد که تدابیری برای مطالعه و حفاظت بهتر سنگها درنظر گرفته شده و دربرنامههای آتی سازههایی طراحی شده تا جلوی تابش مستقیم خورشید و اثر بارش را بر کتیبهها و نگارکندها بگیرد: «همچنین سازههایی را پیشنهاد دادهایم که با استفاده از فناوری نانو حفاظت سنگ را دقیقتر انجام میدهد اما اطمینان داریم که ایزوله کردن سنگ به معنی نابودی آن است. حبس باعث میشود رطوبت تخریب کتیبهها را تسریع کند.»
سلطانی در ادامه با بیان اینکه عملیات پاکسازی گلسنگ کتیبه شماره ٢ انجام شده است، میگوید: «همچنان برای پاکسازی کتیبههای دیگر از گلسنگ درحال مانیتورینگ هستیم و تا سال آینده گلسنگها را رفع خواهیم کرد. طبیعی است که پس از ٣٥٠٠سال تغییراتی در سنگها ایجاد شود، ما هم نسبت به این موضوع بیتفاوت نیستیم، اما با این حال در سالهای طولانی کتیبهها درمعرض خطرات بسیاری بوده و آسیب دیدهاند.»
طاق طویله بدون کاوش رها شده است
طاق طویله محوطه تاریخی دیگری مربوط به دوره ایلخانی- تیموریان است که در ایذه رها شده، اطراف آن ساختوساز ادامه دارد و بنا نیست فعلا کاوش شود.
گهستونی درباره اوضاع این اثر میگوید: «اینجا تپهای تاریخی بود که از بس گوسفندان به آن رفتند و آمدند، نام طاق طویله روی آن ماند. مسأله اینجاست که این اثر کاوش نشده و حتی به دلیل خاصبودنش کاربریاش هنوز معلوم نیست و عرصه مشخصی هم ندارد. همین ضرورت کاوش باستانشناسی را بیشتر میکند، اما هیچ برنامهای برای ساماندهی و کاوش وجود ندارد.» به گفته او، طاق طویله سال ٧٩ تعیین حریم شد اما این حریم هنوز ابلاغ نشده و عملا ضوابط عرصه و حریم ندارد.
دبیر و سخنگو انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان ادامه میدهد: «با وجود اهمیت تاریخی ایذه اما مطالعات باستانشناختی اندکی در آن انجام شده و ازسوی دیگر اکثر گزارشهای انجامشده از فعالیتها صورت گرفته شده یا دراختیار باستانشناسان نیست و منتشر نشده است.»
او یادآوری میکند که نخستین فعالیت عمده و علمی باستانشناسان در شهرستان ایذه مربوط به بررسیهای هنری رایت در دهه ۱۹۷۰ میلادی است. در نتیجه این بررسیها به محوطههایی از دوران عصر سنگ، نوسنگی، فراپارینه سنگی، اوروک و ایلامی ازجمله محوطههای باستانی پرچستان، سرقلعه، چغابزرگ، چغاحاج جمشید، سبزعلی، زبرجد، چغا کاریه، چاربرج، میان رویان، چغامار کشف شد. با این حال، مدیر اداره میراث فرهنگی و پایگاه پژوهشی آیاپیر ایذه میگوید: «به خاطر نبود بودجه برای این محوطه برنامه کاوش نداریم اما برای مرمت آن قولهایی داده شده است.»
گزارش / مهتاب جودکی