تاریخ انتشار: ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۵
کد خبر: ۱۴۵۸۰۶
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره
شرح حدیث «حُسَیْنٌ مِنِّی» توسط آقامجتبی
تولد شخصی و شخصیتی امام حسین(ع) در یک روز/ علت مبقیه بودن رسالت نبی(ص)
استاد فقید اخلاق گفت: شخصیت امامت حسین(ع) مانند نبوت حضرت موسی(ع) بروز و ظهور پیدا کرده بود، اما شخصیت جدید او که بر اساس آن می‌توانست علت مبقیه شخصیت پیغمبر(ص) و رسالت او باشد در زمان ورود به مکه شکل گرفت.
خبرگزاری فارس: تولد شخصی و شخصیتی امام حسین(ع) در یک روز/ علت مبقیه بودن رسالت نبی(ص)

سوم شعبان المعظم سالروز ولادت مولایی است که در عالم هستی نظیر و همتایی ندارد، حضرت سیدالشهدا امام حسین(ع) پاره‌تن امام علی(ع) و صدیقه فاطمه(س) در چنین روزی در مدینه النبی دیده به جهان گشود و گل‌های لبخند را نثار لبان مبارک حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص) کرد، به مناسبت میلاد سراسر نور و مبارک ثارالله پای سخن آیت‌الله مجتبی تهرانی از اساتید فقید اخلاق تهران درباره روایت «حُسَیْنٌ مِنِّی» می‌نشینیم:

*معنای «حُسَیْنٌ مِنِّی»

اینکه می‌فرماید: «حُسَیْنٌ مِنِّی»، حسین از من است، چه معنایی دارد؟ یعنی به حسب ظاهر من مجرای وجودی او در این جهان بوده‌ام. واقعاً هم همین گونه است. در این مطلب شبهه‌ای نیست. ما این را بسیار خوب می‌توانیم بفهمیم که این بخش روایت جنبه شخصی دارد نه شخصیتی. اگر ما به ظاهر روایت توجه کنیم این معنا از «حُسَیْنٌ مِنِّی»؛ حسین از من است، برداشت می‌شود. همان طور که پیغمبر(ص) راجع به دخترش زهرا(س) فرمود: «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی»، فاطمه پاره تن من است. بر این اساس می‌گوییم ایشان مجرای وجودی او بوده و لذا تولّد شخصی حضرت از پیغمبر(ص) می‌باشد.

اما جمله بعد یعنی عبارت «وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ»؛ من از او هستم، کار را قدری مشکل کرده است. آیا این جمله در مقام بیان شدّت رابطه وجودی بین پیغمبر اکرم(ص) و امام حسین(ع) است؟ یعنی در آن تأویل به کار ببریم؟ یا گویای مطلب بالاتری است؟ در اینجا رسول اکرم(ص) مطلب دیگری را بیان می‌دارند. حضرت می‌فرماید درست است که من از نظر شخصی مجرای حسین(ع) بوده‌ام، ولی او از نظر شخصیتی نسبت به من نقش دارد. من مجرای وجودی و علت محدثه او در این عالم هستم، اما او علت مبقیه شخصیتی من است.

در تاریخ آمده است که حضرت موسی(ع) ابتدا در مصر بود. بعد، از آنجا بیرون آمد و به سمت مدین رفت. تا وقتی که از مصر بیرون نرفته بود از انبیاء به شمار می آمد، اما از رسل و صاحبان شریعت محسوب نمی‌شد. او پیرو همان آیین حضرت ابراهیم(ع) بود. اما هنگامی که به مدین رسید، مقام رسالت را به او دادند. یعنی تولد شخصیّتی او به عنوان یک رسول اولوالعزم در مدین است نه در مصر. بعد از تولد شخصی او، شخصیت نبوتش هم بروز پیدا کرد. اما بعد از این دو موقعیت است که شخصیت جدید او به عنوان یک رسول متولد می‌شود. هر کدام از اینها تولد خاص به خود دارد. اگر به آیات شریفه مراجعه کنید می‌بینید که وقتی از مصر بیرون آمد: «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ»؛ امّا «وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْیَنَ قالَ عَسى رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنی سَواءَ السَّبیلِ»؛ می‌خواهد به او شخصیت جدید داده شود. دقت کنید!

اما شخصیت حسین(ع) به عنوان علت مبقیه شخصیت پیغمبراکرم از کجا شروع شد؟ در تاریخ می‌نویسند حسین(ع) در آخر ماه رجب به سمت مکه حرکت کرد. حضرت هنگام خروج از مدینه این آیه شریفه را تلاوت کردند که: «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ». امام هنگامی که در سوم شعبان وارد مکه می‌شود، می‌فرماید: «وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْیَنَ قالَ عَسى رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنی سَواءَ السَّبیل». اگر کسی اهل دقت باشد، در این موارد به نکات بسیاری دست پیدا خواهد کرد. در اینجا است که شخصیت جدید حسین(ع) متولد می‌شود.

شخصیت امامت حسین(ع) مانند نبوت حضرت موسی(ع) بروز و ظهور پیدا کرده بود، اما شخصیت جدید او که بر اساس آن می‌توانست علت مبقیه شخصیت پیغمبر اکرم(ص) و رسالت او باشد در زمان ورود به مکه شکل گرفت. لذا آیاتی که امام(ع) تلاوت می‌کند دقیقاً با حالات حضرت موسی(ع) مطابقت دارد.

هنگامی که حضرت موسی(ع) از مصر بیرون آمد، «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ». این جنبه نفی‌ای دارد؛ یعنی می‌خواهد از قید و بند این خبیث‌ها خلاص شود. بعد هم می‌گوید: «رَبِّ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ»، تا به مدین می‌رسد. مدین سرزمینی امن و تقریباً خارج از قلمرو حکومتی فرعون بوده است. به همین خاطر هنگامی که حضرت موسی به آنجا می‌رسد، می‌گوید: «وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْیَنَ قالَ عَسى رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنی سَواءَ السَّبیل».

مدینه نیز در منطقه حکومتی یزید قرار داشت، به همین جهت می‌خواستند در آنجا از حضرت بیعت بگیرند. امام درست مانند حضرت موسی(ع) همان آیه را تلاوت می‌فرماید که جنبه نفی داشت: «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ». حضرت هنگام ورود به منطقه امن مکه که نقطه آغاز تولد شخصیت جدید او محسوب می‌شود این آیه را تلاوت می‌کند که: «وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْیَنَ قالَ عَسى رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنی سَواءَ السَّبیل».

لذا در این تعبیراتی که از پیغمبراکرم(ص) آمده و حتی عامه هم مکرراً آن را نقل می‌کنند: «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ» یا «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْه»، اگر عبارت اول روایت را تولد شخصی حضرت معنا کنیم، بخش دوم آن را تولد شخصیتی به معنای علت مبقیه بودن رسالت نبی اکرم(ص) خواهیم گرفت. «من هم از او هستم»، به این معنی نیست که او در مجرای وجودی من نقش داشته است.

عجیب اینکه تولد شخصی و شخصیتی حسین(ع) در یک روز و آن هم روز سوم شعبان بوده است. به نقل مشهور تولد شخصی حضرت در سوم شعبان در مدینه بوده و تولد شخصیتی ایشان نیز در سوم شعبان هنگام ورود به مکه می‌باشد. هم تولد شخصی حسین(ع) و هم تولد شخصیتی او در یک روز بوده است. این تقارن عجیبی است که ورود امام به این نشئه با ورودش به مکه در سوم شعبان باشد. این از مواردی است که در تاریخ کمتر دیده می‌شود.

مرجع / فـارس
:
:
:
آخرین اخبار