حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح در ۳۱ شهریورماه ۹۷ علیرغم همه تلخیها، اما غیرت و جانفشانیهای بسیاری را نیز ثبت کرد.
قطعا ثبت و نمایش این صحنههای بی نظیر از فداکاری و شجاعت سربازان و نظامیان در حمایت از مردم، بدون ایثار تصویربرداران حاضر در محل رژه ممکن نبود.
"مهدی پاک" هنرمند، خبرنگار و تصویربردار متعهد از جمله این افراد غیور و ایثارگر است که تنها فیلمهای منتشر شده از حمله تروریستی را او ثبت کرده و نقش مهمی در به تصویرکشیدن جنایت تکفیریها و رسوایی حامیان آنها داشت.
آنچه در ادامه میخوانید بازخوانی حادثه تروریستی اهواز و ابعاد رسانهای آن به روایت تصویربردار حادثه است.
گروه «چهل شاهد» الگوی من است
در فعالیتهایم برای بزرگداشت دفاع مقدس، یکی از موضوعاتی که شدیداً علاقه داشتم شخصاً به عهده بگیرم مسئله ارتباط با گروه چهل شاهد بود. چهل شاهد افرادی بودند از دانش آموزان نخبه بسیجی که از 3 مسجد آیتالله جزایری، مسجد حاج علوان و مسجدجوادالائمه برای کار در ستاد تبلیغات جنگ گلچین شده بودند.
ستاد تبلیغات به این افراد آموزش عکاسی و فیلمبرداری داد و این افراد زیر نظر ستاد تبلیغات جنگ وظیفه ثبت تاریخ جنگ را بر عهده میگیرند؛ این چهل شاهد در تمام عملیاتها از سال 62 تا آخر جنگ بهصورت گروههای 2 نفره که یکی وظیفه فیلمبرداری و دیگری وظیفه عکاسی را بر عهده میگیرد، با دوربین 8 میلیمتری سوپر 8 حضور داشتند؛ دوربینهای سوپر8 یک خصوصیتی که داشتند این بود که فقط میتوانستند 3 دقیقه و8 ثانیه فیلم بگیرند.
چهل شاهد وظیفه پیدا کردند که در جبهه حضور پیداکرده و با همان امکانات اولیه تلخیها، شیرینیها، شکستها و همه مسائل را ثبت و ضبط نمایند؛ رسالت گروه چهل شاهد برخلاف صداوسیما که تنها پیروزی رزمندگان اسلام را ثبت میکرد و آنهم به خاطر حفظ روحیه مردم بود، ثبت تاریخ جنگ با همه اتفاقات آن بود.
بنده خیلی علاقه داشتم که تاریخ شفاهی چهل شاهد را بگیرم چون اینها کسانی بودند که آموزش نظامی ندیده بودند و درواقع دوربین آنها اسلحه آنها بوده است؛ جای تأسف دارد که گروه چهل شاهد گمنام هستند،البته گمنامی آنها علت دارد و شاید به خاطر آن باشد که بعضی فیلمهایی که میگرفتند محرمانه و سری بودند.
این گروه بلافاصله پس از گرفتن فیلم آن را به ستاد تبلیغات جنگ تحویل میدادند و این فیلمها چون نیاز به ظاهر کردن داشتند به علت عدم توانایی ایران در ظاهرسازی فیلم سوپر8 باید این فیلمها به فرانسه،آلمان و یا هلند ارسال میشدو با توجه به اینکه این 3 کشور به عراق کمک میکردند، امکان ظاهرسازی وجود نداشت و به همین خاطر این فیلم ها را نگهداری میکردند تا بالاخره روزی امکان بهرهبرداری از آنها فراهم شود.
این گروه حدود 12هزار دقیقه از صحنههای ناب دفاع مقدس فیلم گرفتند و اکثر فیلمهایی که الآن داریم برگرفته از آنهاست؛ یکی از افتخارات بزرگ استان خوزستان این است که این کار بزرگی که انجام شد، توسط همین بچههای اهواز انجامشده است.
از خاطرات گروه چهل شاهد این هست که دریکی از عملیات یکی از این بچهها در چالهای که دو الی سه عراقی هم آنجا بودند میافتد و گیر میکند،اینجاست که دوربین سوپر 8 را به حالت اسلحه جلوی عراقیها میگیرد، آنها همفکر میکنند که اسلحه است و تسلیمشده و اسیر میشوند.
یاد و خاطره گروه چهل شاهد باعث شد تا در زمان حادثه تروریستی ۳۱ شهریورماه ۹۷ در اهواز، به فیلمبرداری و ثبت جنایات تروریستی ادامه دهم.
اتفاق رخ داده باور کردنی نبود
در ابتدا صدایی شنیدم که میگفت: بخوابید روی زمین؛ اتفاق ناباورانه بود و بسیاری تا چند دقیقه از گذشت حادثه نیز آن را باور نمیکردند تا آنکه شهدا و مجروحین را از نزدیک مشاهده کردند.
روی زمین خوابیدم و پشت دوربینم برای یکلحظه سنگر گرفتم و آنجا بود که گروه چهل شاهد را به یاد آوردم؛ با خود گفتم: گروه چهل شاهد با آنهمه سختی و تلاش در راه ثبت تاریخ جنگ و جنایات دشمن قدم برداشتند؛ من هم تصمیم گرفتم به فیلمبرداری ادامه بدهم و هیچکس هم نتوانست مانع تصمیمم بشود.
رژه روندگان سپر انسانی مردم شدند
در هنگام حمله، سربازهای رژه رونده که سلاحهایشان بدون تیر بود، یک سپر انسانی برای نجات تماشگران و غیر نظامیها شدند و در واقع اگر آنها نبودند، ممکن بود اتفاقات بدتری رخ دهد.
بنده همیشه گفتم که اگر آن سربازها آنجا حضور نداشتند، تروریستهای فریب خورده تا آخرین فشنگ از ما تلفات میگرفتند و تعداد زیادی از مردم و زن و بچه را به شهادت میرساند.
بعضی از گروهها و دولتهای معاند گفتند که حادثه ۳۱ شهریور، حمله تروریستی بهحساب نمیآید بلکه حمله نظامی به نیروهای نظامی بوده و ویژگیهای حمله تروریستی را ندارد؛ در حقیقت این عکسها و فیلمهایی که در فضای مجازی و شبکهها منتشر شد، جنایت تروریستهای تکفیری در حق مردم را نشان داد که انگیزه من نیز برای ثبت این لحظات همین بود.
سخت ترین لحظه برای من که به شدت تحت تأثیر قرار گرفتم لحظه ای بود که سربازان خانمی را بر دوش آوردند که پایش تیر خورده بود و خون زیادی از بدنش رفته بود، این جا بود که به طور عجیبی از خود بی خود شدم چرا که ناموس ما هدف قرار گرفته بود و قطعاً این احساس همه کسانی بود که آن صحنه را می دیدند.
شهادت جانبازان پیشکسوت دفاع مقدس هم بسیار بسیار غمبار بود، لحظه ای که شهید جانباز منجزی را دیدم قلبم شکست و با تمام وجود فریاد می کشیدم یا حسین.
اهمیت وجود فتوژورنالیست ها در چنین مراسماتی اینجا مشخص می شود، اما نیروهای تأمین برخورد خوبی با عکاسها نداشتند و اجازه تصویربرداری نمیدادند.
رفتار صداوسیما اخلاقی و حرفه ای نبود
با اینکه پس از انتشار وسیع بخشی از فیلم حادثه در بسیاری از سایتها، فضای مجازی و شبکههای تلویزیونی، اما صدا و سیما هرگز به دنبال این نبود که بخواهد منبع اصلی این فیلمها را پیدا کند و با کیفیت خوب و بدون واترمارک و لوگو از آن بهره برداری کند.
با اینکه من با مسؤولان صدا و سیما صحبت کرده بودم اما کار آنها اخلاقی و حرفه ای نبود و فقط به چند تصویر بی کیفیت با لوگوهای شطرنجی شده اکتفا کرد و به نظر می رسد که به نام کسانی دیگر نیز ثبت شده است.
پیشنهادات زیادی در فضای مجازی مبنی بر خرید این فیلمها داشتم که هرگز به هیچ کدام پاسخ ندادم، از آنجا که رسالت من اثبات و افشای این حمله کور تروریستی بود و این امر هم محقق شد، هرگز به دنبال برند سازی از شخصیت خودم نبودم.
در جلسه تجلیل از عکاسان حادثه تروریستی با حضور معاون وزیر ارشاد در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد، به طور تصادفی حضور پیدا کردم؛ جالب است که معاون وزیر از اهمیت این عکس و فیلمها می گفت و در جایی از صحبت هایش گفت: "برایم جالب است که یک فیلمبردار با شجاعت مقابل جایگاه در حال فیلمبرداری است."
در آخر پس از اتمام صحبتهای معاون وزیر هنگامی که از سالن خارج می شدیم به معاون وزیر گفتم آن تصویربردار من بودم، که معاون وزیر با تعجب می خواست از من تشکر کند که یکی از مدیران به من گفت از کجا بدانیم که آن فیلمبردار تو بوده ای؟! و سپس گفت که این جلسه تجلیل از عکاسان است نه فیلمبرداران! آنجا بود که مظلومیت گروه 40 شاهد را بیش از پیش درک کردم.