تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۵:۵۹
کد خبر: ۲۷
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره
حاشیه نشینی معضل امروز، بحران فردا
غلامحسین ممتاز


حاشیه نشینی پدیده ایست اجتماعی و به عنوان معضل اجتماعی مورد توجه جامعه شناسان شهری و سایر علوم مربوط به شهرسازی قرار گرفته است.
معضل حاشیه نشینی یا سکونتگاه های غیررسمی در بخش عظیمی از کشورهای جهان، بخصوص در کلانشهرهای قاره آسیا و آفریقا و آمریکای جنوبی، گریبانگیر مدیریت شهری می باشد.
آمارهای موجود حکایت از آن دارد که قریب  20 تا 30 درصد ساکنین کلانشهرها در سکونت گاههای ناهنجار زندگی کرده و دست به گریبان معضلات خاص محلات فوق می باشند. که بازتاب این مشکلات در سطح کل به خوبی مشهود می شود.

تعریف حاشیه نشینی:

چارلز آبرافر کارشناس معروف مسکن از مفهوم زاغه ها و مناطق حاشیه نشینی تعبیری به این شرح ارائه می دهد:«ساختمان و یا بخشی از شهر که در آن ویرانی، نارسایی عرضه خدمات درمانی، تراکم زیاد جمعیت در واحدهای مسکونی، فقدان آسایش لازم و خطرات ناشی از عوامل طبیعی دیده می شود، می تواند به عنوان زاغه یا منطقه حاشیه نشین معرفی گردد.»
شکوهی در تحقیقی در این مورد گفته است که در کشورهای در حال توسعه و یا در کشورهایی نظیر ایران که در یک مرحله خاص انتقالی قرار گرفته اند، مراد از حاشیه نشینی در شهرها عبارت خواهد بود از :
1)منطقه ای از واحدهای مسکونی روبه ویرانی، فرسوده و با تجهیزات ناقص در حاشیه شهرها.
2)تسلط فرهنگ فقر در منطقه
3)جدایی گزینی توده ای مردم روستایی از جامعه شهری
4)شهرکهای چسبیده به شهر با مواد و مصالح کم دوام ساختمانی
5)مهاجرت و سکونت بخشی از مردم روستاها در حاشیه شهرها

 علل حاشیه نشینی:
درباره علل و عوامل معضل حاشیه نشینی تاکنون کتب مفید و ارزنده ای تألیف شده است و پرداختن به آن در این نوشتار نمی گنجد، ولی به طور خلاصه از میان مطالعات انجام شده در این مورد به تحقیقات دکتر پرویز پیران تحت عنوان «آلونک نشینی در تهران» که در اطلاعات سیاسی- اقتصادی چاپ شده است اشاره می شود. ایشان پس از بحث طولانی در مورد شهرنشینی ناهمگون در ایران و تفاوت فرایند شهرنشینی در ایران با غرب به مسئله مسکن نابهنجار یا حاشیه نشینی پرداخته و آن را یکی از مهمترین مسایل برنامه ریزی شهری کشورهای جهانی، مهاجرت بی رویه و رشد غیرطبیعی شهری تشخیص می دهند.
وی اشاره می کند که با نفوذ سرمایه داری جهانی در ایران رابطه ارگانیک میان سه نوع زندگی شهری، روستایی و ایلی در ایران از بین رفت و توسعه حالت برون را گرفت و اشاعه الگوی مصرف مدرن در کشور به دلیل ناتوانی زیر ساخت آن منجر به تمرکز فوق العاده شهری در پایتخت و چند شهر کشور شد.
اصلاحات ارضی نیز فرایند مهاجرت را تشدید کرد و قشرهای پائین جامعه برای حل مشکلات مسکن که ناشی از تمرکز شدید جمعیت و امکانات شغلی در تهران بود به مسکن نابهنجار و آلونک نشینی روی آوردند.

 ویژگی ها، خصوصیات و شرایط زیستی حاشیه نشینان:
مردمانی که بعنوان حاشیه نشین شناخته شده اند در حقیقت با اختیار کردن زندگی حاشیه ای و مشغول شدن به شغل های حاشیه ای، سرنوشتی حاشیه ای را نیز برای خود رقم زده اند.
آنان اگرچه در کنار یا در بطن شهر هستند، اما ویژگی های مختص به خود دارند. این خصوصیات گاه از فرهنگ شهری سرچشمه گرفته و با فرهنگ روستایی خویش تلفیق شده است.
در بسیاری از موارد نیز هر دسته یا گروه از هر محلی که آمده اند، آداب و رسوم، فرهنگ و گاه حتی شیوه معماری خویش را نیز به آن نقطه انتقال داده اند، به برخی ویژگی ها به شرح زیر اشاره می شود:
-1 واحدهای مسکونی روبه ویرانی، فرسوده و با تجهیزات ناقص.
-2 تسلط فرهنگ فقر و انعکاس آن در رفتار مردم.
-3 گوشه گیری مردم از جریانات شهری.
عدم توجه و بی اعتنایی سازمان های مسئول به احتیاجات محله.

پراکندگی جغرافیایی مکان های حاشیه نشینی:
حاشیه نشینیها در هر شکل خاص مانند زاغه، آلونک، کپر، گود و ...، در بدترین نقاط شهری، در زمین های پست و اغلب غیرقابل استفاده و ناهنجار داخل یا در کنار شهرها، مسیل ها، کانال های فاضلاب، محل های تخلیه و تجمع زباله در اطراف راه آهن و کوره های آجرپزی و در نقاط جنوبی شهر که گاه از نظر شیب طبقاتی و گاه از نظر جغرافیایی کثیف ترین و متراکم ترین نقاط شهری هستند، مستقر شده و امکان یافته اند. گاه بورس بازان، دلالان و واسطه گران سودجو در این انتخات مکان آنها موثرند. آنان با سوءاستفاده از این افراد آنها را به مکان های مورد نظر خویش هدایت می کنند.

چگونگی مسکن حاشیه نشینان:
اگر مسکن راحتی، در حداقل سرپناه با کمترین تأسیسات و تجهیزات ممکن تصور کنیم، بسیاری از حاشیه نشینان فاقد آن هستند.
مساکن حاشیه نشینان در شهرها و مناطق مختلف به صورت اتاقک های حلبی، کپر، چادر کوره های متروک، گرگین (همان دیوار با مصالح ساختمانی و سقف با حصیر و برگ درخت) یا اتاق های خواب با مصالح اولیه نامتعارف و به نحوی ناپایدار و نامقاوم ساخته شده اند.
از نظر فرم و نوع و شکل این مساکن باید گفت که تلفیقی از مساکن شهری و روستایی یا منطقه محل خویش اند.

ساختار جمعیتی مناطق حاشیه نشین:
مناطق حاشیه نشین دارای بعد خانوار، تراکم و درصد رشد بالایی نسبت به سایر مناطق شهری بوده و افراد زیادی متشکل از پدر، مادر، فرزندان و گاه بستگان نزدیک، در فضایی محدود و زیر یک سقف زندگی می کنند. طبق یک نمونه بررسی شده در ایران «63 درصد از این خانوارها در یک اتاق با زیربنای 5/2 مترمربع زندگی می کنند. درحالی که طبق میانگین استاندارد، اتاق باید با زیربنای 5/18 مترمربع ساخته شود» (منوری 41:1367)
ترکیب جمعیتی اجتماعات اکثراً از گروههای سنی نوجوان و جوان تشکیل شده است.
ازدواج آنان نیز در سنین پائین و اکثراً بصورت درون همسری بوده و جدایی در بین آنان به ندرت دیده می شود.

وضعیت بهداشت و خدمات رفاهی حاشیه نشینان:
مناطق حاشیه نشین دارای وضعیت نامطلوب و کیفیت پائین محیط زندگی از نظر تأسیسات و تجهیزات بهداشتی و خدماتی هستند.
در برخی از این مناطق مردم از نعمت آب آشامیدنی محروم مانده و گاهی آب را می خرند و گاه با با شکستن لوله های اصلی شهر به لوله کشی محل سکونت خویش می پردازند. گاهی توالتهای روباز و غیربهداشتی، محیط آلوده به کثافت و زباله ها در محل اسکان این قشر محل مناسبی برای شیوع انواع مرض هاست. در زمستان کوچه ها پر از گل و لجن بوده و آب خیابان ها و کوچه ها به این مناطق سرازیر می شود.
خانه ها فاقد سیستم فاضلاب بوده و پایین بودن سطح فرهنگ و سواد امکان استفاده از روش های صحیح بهداشتی را به آنان نمی دهد.
- کیفیت آموزش و فرهنگ در جوامع حاشیه نشین:
در مورد فرهنگ این جوامع  باید گفت که حاشیه نشینان دارای منشأ روستایی هستند. آنان اغلب افراد غیر آشنا را به جمع خود راه نمی دهند. همچنین دارای همبستگی و تجانس بسیار عمیقی در موارد مشترک مانند امور مسکن هستند و در این موارد متحد سازمان یافته عمل می کنند. و همچنین می توان به اعتقاد به سرنوشت به دلیل عدم توانایی با سختی ها و ناملایمات زندگی است کرد.
در مورد کیفیت آموزش می توان بصورت خلاصه بیان کرد که بسیاری از ایشان از بیسوادی زیاد به علت فقر مادی و فقر فرهنگی رنج می برند. بعلت دوری از مناطق شهری و امکانات آموزشی و اینکه اغلب اعضای خانواده آنها برای تأمین معاش مجبورند بخش زیادی از شب و روز خود را به کار بپردازند و نبود تأمین اجتماعی از علتهای این مسئله می باشد و در نهایت اعتقاد به این امر سواد و تحصیل به درد آنها نمی خورد و آن چیزی که مهم است سیر کردن شکم های گرسنه آنهاست.

 چگونگی مشاغل در جوامع حاشیه نشین:
به طور کلی در میان جوامع حاشیه نشین کم کاری و بیکاری پنهان رواج دارد که علت آن در کشورهای توسعه نیافته می تواند رشد ناهمگون بخش سوم اقتصاد و کاهش یافتن رشد و توسعه در بخش کشاورزی و صنعتی باشد. که در نهایت به مهاجرت روستائیان به شهرها برای یافتن کاری مناسب (البته زرق و برق شهری بی تأثیر نیست) می انجامد که آن هم به علت رشد بی رویه جمعیت شهری و عدم تولید مشاغل مولد به در بسته می خورند، به عبارتی نه راه پس دارند و نه راه پیش و مجبور به انجام دادن مشاغلی چون کارگری ساختمان که با توجه به رشد ناموزون بخش سوم اقتصاد و توسعه مشاغل خدماتی چون کارگری ساختمان شیوع بیشتری داشته است یا چون مشاغل کاذبی چون دست فروشی، دوره گردی یا سیگار فروشی یا مشاغل انحرافی چون توزیع و قاچاق موادمخدر یا قوادی و سایر مشاغل انحرافی دیگر در نهایت درصد کمی از این افراد را به مشاغل غیر مفید دست می یابند.

انتظارات حاشیه نشینان:
از بررسی منابع گوناگون در این مقوله توسط گردآورنده این تحقیق می توان خواسته ها و انتظارات حاشیه نشینان را در چهار محور عمده بی توجهی مسئولان، مقوله مسکن، امنیت و بی کاری تقسیم کرد.
از بعد مسکن: به طور خلاصه داشتن سرپناه و مسکن ارزان قیمت و مقاوم و با مساحت مناسب به نسبت تراکم هر خانواده و با محیط مناسب همانطور که در نوشتار اشاره شد دولتهای جهان سوم توانایی برآورده کردن این نیازها را ندارند.
از بعد امنیت: ساکنان این مناطق (شرافتمندان) خواستار جمع آوری اراذل و اوباش و مجرمین و پخش کنندگان موادمخدر و سایر انحرافات و حضور مؤثرتر و قاطع تر نیروی پلیس با عوامل ناامنی و مبارزه با جرایم سازمان داده شده می باشند.
از بعد بیکاری: که یکی از مهمترین علل مهاجرت روستائیان به شهرها است. داشتن شغل مناسب و شرافتمند و باثبات، از آرزوهای ایشان می باشد. زیرا همچنان در بخش های پیشین اشاره شد. با توجه به رشد بی رویه و غیرمنطقی بخش سوم اقتصاد «خدمات» مشاغلی کم درآمد و بی ثباتی همچون کارگری در بخش ساختمان، دوره گردی، تکدی گری یا از همه بدتر قوادی را می توان نام برد.موارد یاد شده به نظر تهیه کننده عمده ترین مشکلات پیش روی ساکنان این مناطق در جهان از جمله ایران است. لازم به یادآوری است، انتظارات یاد شده در این حد بسیار مختصر و نازل نیست و فقط برای درک ساده و بهتر تهیه شده است.

ارائه راهکار:
همانطور که در مورد علل حاشیه نشینی در بخش های قبلی اشاره شده حاشیه نشینی سوغات سرمایه داری و توسعه برون زا بدون توجه به شرایط اقتصادی، اجتماعی، تاریخی، فرهنگی و سیاسی کشورهای جهان سوم از جمله ایران می باشد اما حکومتها و برنامه ریزان این کشورها بدون توجه پژوهشهای علمی و راه کارهای ارائه شده توسط دانشمندان و محققان شهری دست به اقداماتی زده اند که نه تنها موجب ساماندهی امور حاشیه نشینان نشده بلکه در خیلی از موارد به آن دامن زده شده است.
از جمله اقدامات زیر:
1)تخریب بدون قید و شرط
2)تخریب و کوچانیدن افراد به محل زندگی قبلی یا محل تولد.
3)تخریب پس از دادن زمین.
4)تخریب پس از دادن زمین و مصالح ساختمانی به بهای ارزان
5)دادن مسکن ارزان قیمت و یا رایگان بدون مطالعه
پرویز پیران به ارزیابی گزینه های فوق پرداخته و چنین اظهار نظر می کند: که تخریب بدون قید و شرط کمترین اثر ممکن را داشته و معضلات اجتماعی حادتری را دامن زده است (شورش).
تخریب به همراه کوچاندن افراد نیز تأثیر چندانی نداشته است. (چون سبب مراجعت دوباره به محل خود یا سایر نقاط شده است.)
دادن زمین ارزان و مصالح ساختمانی با توجه به اینکه آلونک نشین ها فاقد انگیزه تغییر بوده و کمترین منابع را در دسترس داشته اند. نیز راه به جایی نبرده است و در نهایت دادن مسکن ارزان قیمت و رایگان بدون مطالعه به آلونک نشینی دامن زده و افراد بسیاری را به امید خانه دار شدن به شهر می کشاند. به علاوه دولتهای جهان سوم منابع کافی برای انجام این کار در دست ندارد.
نتیجه: پرویز پیران از نتیجه مطالعات خویش چنین نتیجه گیری می کند که بدون تغییر بنیادین ساختار اقتصادی جامعه به ویژه گرایش به تولید و حذف واسطه گری و پادویی شهری و اصلاح الگوی مصرف جامعه نمی توان معضل آلونک نشینی را ریشه کن کرد، ولی در کوتاه مدت پیشنهاد می کند:
1)باید از ایجاد آلونکهای جدید در سطح شهر از آغاز جلوگیری کرد.
2)رشد آلونکهای موجود را محدود ساخت.
3)با کار فرهنگی و ایجاد تشکلی از دورن اجتماعات آلونک نشینی و با کمک خود اهالی افراد زحمتکش را از مجرمین که اجتماع آلونک نشین را محیط مناسبی برای فعالیتهای خود تشخیص داده اند، جدا ساخت و با کمک های اهالی سرپناه مناسب تری برایشان تدارک دید.
4)برخی از اجتماعات آلونک نشین را می توان با همیاری اهالی تثبیت و بازسازی کرد. به نظر گردآورنده تنها راه دائمی جلوگیری از حاشیه نشینی توسعه پایدار است، یعنی به کار گرفتن کلیه منابع مادی و معنوی کشور در جهت رشد و توسعه همه جانبه و متوازن در بخش های مختلف که مجموعه خروجی این استراتژی منجر به ایجاد مشاغل در بخش کشاورزی بخصوص صنعت و در نهایت فراهم آوردن زمینه مناسب در روستاها و ایجاد جاذبه در شهرهای کوچک بخصوص روستاها می باشد.
:
:
:
آخرین اخبار