خوزنیوز: اخیرا مدیرعامل یکی از شرکت های تابعه مناطق نفتخیز جنوب در گفت وگو با خبرنگاران اظهاراتی را بیان داشته است که جای بررسی  و تامل دارد.

محسن دهان زاده، مدیرعامل شرکت بهره برداری نفت و گاز کارون گفته است:
«سازمان محیط زیست با دلایل علمی مشکل آلودگی هوای شهر اهواز را مورد بررسی قرار دهد نه اینکه به سازمانها اتهام آلایندگی وارد کند.  
شرکت بهره برداری نفت وگاز کارون تمام مسائل زیست محیطی را رعایت می کند و در حال حاضر تعداد شعله ها این شرکت در اهواز بسیار اندک هستند.
 برای یافتن علل آلودگی هوای شهر اهواز باید آزمایشات دقیق و علمی صورت گیرد نه اینکه براساس فرضیه دستگاه ها را متهم کرد. در حال حاضر تعداد خودروهای شخصی در اهواز بسیار زیاد است که همه این ها می تواند در آلودگی هوای شهر اهواز تاثیر گذار باشد باید استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی در بین مردم فرهنگ سازی شود.
 اکوسیستم طبیعی محیط به علت احداث سدهای زیاد در خوزستان تغییر کرده است این علت می تواند بر آلودگی هوای شهر اهواز تاثیر بگذارد در گذشته خوزستان دارای جنگل های انبوه و سرسبزی بود اما اکنون جنگل ها نابود شدند.»

1- آقای دهان زاده در حالی با افتخار می گوید که شرکت بهره برداری نفت وگاز کارون تمام مسائل زیست محیطی را رعایت می کند که این شرکت به همراه سایر شرکتهای تابعه مناطق نفتخیز جنوب (مارون، مسجدسلیمان و آغاجاری) برای سالیان متوالی در فهرست صنایع آلاینده سازمان محیط زیست جا خشک کرده اند و براساس قوانین جاری مملکت این شرکت و سایر شرکت های تابعه مناطق نفتخیز صدها و هزاران میلیارد تومان می بایست بابت جبران این آلایندگی به خوزستان و مردم اش پرداخت کنند که متاسفانه با همت امثال این مدیر محترم تاکنون مسئولان وزارت خانه و شرکت از آن طفره می روند.

2- این مدیر که شرکت تحت امر وی خود از شرکت های آلاینده محیط زیست است، جسارت به خرج داده و برای سازمان حفاظت محیط زیست تعیین تکلیف می کند و وظایف اش را یادآور می شود و می خواهد که مشکل آلودگی هوای شهر اهواز با دلایل علمی مورد بررسی قرار گیرد. این درحالی است که متاسفانه به دلیل ضعف مدیریتی مسئولان محلی، نداشتن همت مسئولان بومی (مانند خود آقای دهان زاده و همقطارانشان) و یا خواست دولتمردان شهرهای خوزستان فاقد دستگاه های سنجش آلایندگی هوا هستند و مردم خوزستان بی اطلاع از این هستند که هر روز و شب چه موادی ناخواسته وارد سیستم تنفسی شان می شود. حال بماند وقتی خوزستان از این حق اولیه خود محروم است، بررسی علمی و کار تحقیقاتی دراین زمینه شاید در رده چندم اهمیت قرار گیرد و به مانند همیشه جای خالی اعتبارات برای آن در استانی که به مانند قلک کشور عمل می کند به چشم می آید. صد البته اگر این دست مدیران مدعی، می خواستند می توانستند به عنوان پروژه های تحقیقاتی خود به این اقدامات را به  انجام رسانده و باری از دوش استان و مردم اش بردارند.

3- دهان زاده در حالی  مدیران محیط زیست را به کار علمی و مستدل سفارش می کند، که خود پا را از گلیم نگاه علمی بیرون نهاده و در حوزه ای که نه در تخصص اوست و نه به لحاظ مسئولیت صلاحیت قانونی اظهار نظر را دارد سخن پراکنی می کند و به مانند یک کارشناس محیط زیست فرضیه هایی دیگر را مطرح می کند و احتمال مقصر بودن خودروها  و سدها را مطرح می کند.

4- شاید لحن اظهارات این مدیر از بقیه موارد مطرح شده فوق بیشتر قابل درنگ باشد. این که یک مدیر خوزستانی که شرکت تحت مدیریت اش بخش زیادی از بودجه مملکت را تامین می کند، آنچنان متعصبانه در پی دفاع از منافع شرکت اش بر می آید جای تامل دارد و می بایست مدیران عالیه وزارت نفت قدردان این خدمت صادقانه ایشان باشند که برای حفظ منافع شرکت چنین مصرانه پا روی واقعیت ها می گذارند. لازم به ذکر است که این گفتمان در بیان بسیاری از مدیران این حوزه سالیان سال برقرار بوده است.
همین جا از این مدیر محترم و سایر مدیران این شرکت می خواهیم در مکان و زمان مشخص بارعام اعلام کنند تا مردم خوزستان و سازمان محیط زیست جهت پوزش خواهی بابت این سوء ظن شرفیاب شوند!

5- آقای عالیپور، مدیرعامل شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب هم  اگر از این مواضع مدیر تحت امرشان بی اطلاع اند که جای تاسف و اگر هم مطلع هستند که باید گفت: آقای مدیر متشکریم.