تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۷:۵۴
کد خبر: ۹۶۶۹۲
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره
علاج طلاق توافقی در تغییر سبک زندگی
طلاق توافقی اگر چه پدیده اجتماعی جدیدی نیست اما افزایش آن در سال‌های اخیر موجب نگرانی‌های فزاینده‌ای شده است.
علاج طلاق توافقی در تغییر سبک زندگی

 
در شرایطی که طلاق‌ها عمدتا با درگیری و اختلاف‌هایی همراه است که آسیب‌های دیگری به‌دنبال دارد، طلاق توافقی به‌خودی خود شاید حتی بد هم نباشد اما پررنگ شدن این پدیده حتما زنگ خطری است که گویا این روزها بیشتر از گذشته به گوش می‌رسد.با دکتر اصغر مهاجری، استاد دانشگاه و جامعه‌شناس دراین باره گفت‌وگو کرده‌ایم.

آقای دکتر! میان این همه آمار نگران‌کننده درباره ازدواج و طلاق، با این طلاق توافقی چه باید بکنیم؟

لازمه مواجه شدن با هر پدیده و آسیب اجتماعی‌ای شناخت ریشه‌های آن است.اینها تنها مباحث جامعه‌شناسی تخصصی نیستند بلکه نکاتی هستند که در سبک زندگی باید مورد توجه خانواده‌ها، والدین و جوانان قرار بگیرند. طلاق توافقی هم یکی از انواع طلاق است که اتفاقا می‌تواند خیلی هم خطرناک باشد.

بسیار خب، ریشه یابی کنید لطفا!


ببینید، نهاد خانواده از گذشته تا‌کنون تغییرات زیادی داشته اما جامعه خود را برای این تغییرات آماده نکرده، همین موضوع باعث شده تا تنش‌های زیادی را در خانواده‌ها شاهد باشیم. اکنون خانواده‌های ایرانی در حال‌گذار از خانواده هسته‌ای به سمت خانواده گسترده هستند اما متأسفانه نه هسته‌ای باقی مانده‌ایم و نه گسترده شده‌ایم؛ یعنی همه شرایط برای این‌گذار فراهم نشده است.جوان هنوز از خانواده جدا نیست و با حمایت خانواده ازدواج می‌کند.پس از ازدواج تنها محل زندگی او تغییر می‌کند ولی همچنان حمایت‌ها و تسلط خانواده را پشت سر خود دارد. این انتقال ناقص یکی از دلایل جدی در بحث طلاق است به این معنی که همه اسباب بزرگی را فراهم نکرده‌ایم، ‌درحالی‌که تمام دنیا در حال گذر است. ما برای این تغییرات هیچ برنامه‌ریزی‌ای نداریم و همه‌چیز را به حال خود رها کرده‌ایم.

خب این چه ارتباطی با طلاق توافقی دارد؟


زمانی که ساختارهای یک جامعه تغییر پیدا می‌کند مواجه شدن با ارزش‌ها و باورها و هنجارهای جدید اجتناب‌ناپذیر می‌شود. درحالی‌که گفته می‌شود خانواده باید به‌عنوان مبنای رأی تمام امور حکومتی قرار بگیرد اما متأسفانه شاهد این هستیم که در بیش از ۳دهه گذشته این موضوع از سوی دولتمردان مغفول واقع شده و از اهمیت نهاد خانواده غافل شده‌اند. الان سطح تحصیلات خصوصا در بانوان افزایش پیدا کرده. ‌زمانی که تحصیلات بالا می‌رود چند تغییر ساختار نگرشی رخ می‌دهد؛ مثلا افراد متوجه می‌شوند که با داشتن تحصیلات می‌توانند استقلال مالی داشته باشند، میزان آگاهی آنها بالا می‌رود، فرد در یک فضای بازتر اجتماعی ارزش‌ها و ترجیحات ارزشی‌اش تغییر می‌کند. تغییراتی که در نظام ارزشی و معیاری جامعه اتفاق می‌افتد باعث می‌شود که رویکرد و نگاه زوجین به طلاق تغییر پیدا کند. زمانی که زن امروزی قدرت اقتصادی مناسب دارد و یا قبح طلاق فرو ریخته، خانواده این آمادگی را دارد که برای گذر از فضای سخت طلاق اجتماعی به روش‌های دیگری توسل بجوید که یکی از اینها طلاق توافقی است. این در حالی است که جامعه ایرانی برای اینکه جلوی فروپاشی خانواده را بگیرد از تاکتیکی به نام مهریه سنگین استفاده کرد تا جسارت طلاق را از مرد بگیرد.

چه اتفاقی افتاده که نتایج آن آمار صعودی طلاق توافقی در جامعه شده؟


براساس مطالعات انجام شده طلاق ۱۳مرحله دارد که شاید در مراحل ابتدایی آن زن و شوهر که گرفتار فرایند طلاق شده‌اند متوجه نیستند که در مسیر طلاق قرار دارند.در ششمین مرحله معمولا طلاق روی می‌دهد که از آن به‌عنوان طلاق اجتماعی نام برده می‌شود. با این حال‌گذار از مرحله ششم به مرحله هفتم طلاق حقوقی است. در گذشته به‌دلیل قبح طلاق خانواده‌هایی که دچار ازهم‌گسیختگی می‌شدند در مرحله ششم باقی مانده و زیر یک سقف زندگی می‌کردند که نوعی طلاق پنهان بود. اکنون روند طلاق پنهان در برخی شهرها و روستاها ۸۰تا ۸۵درصد است و این موضوع در سال‌های آینده ظهور پیدا می‌کند اما از نیمه دوم دهه ۸۰قبح طلاق در بین خانواده‌ها کمتر شد و خانواده‌ها به مرحله هفتم طلاق که همان طلاق حقوقی است گذار پیدا کردند.حالا قبح طلاق شکسته شده و زوجین تنها برای عبور از گرفتاری‌های حقوقی طلاق، به‌صورت توافقی جدامی‌شوند.

برای جلوگیری از این روند تصاعدی چه باید کرد؟


علاج این واقعه در انجام مشاوره به تنهایی نیست. باید دلایل و شرایط طلاق در ایران براساس پژوهش‌های مستمر شناسایی و سبک زندگی متناسب با این شرایط فراهم شود. ازدواج و طلاق موضوعی تحکمی و فرمانی نیست. دلیل عمده اینکه میزان طلاق در ایران بیشتر شده و می‌شود، برمی‌گردد به سبک زندگی و بسترها و نظام‌های ارزشی و اینکه سالیان سال نسبت به مهم‌ترین موضوع زندگی یعنی ازدواج و طلاق کار فرهنگی مناسبی نکردیم؛ مثلا یکی از مهم‌ترین متغیرهایی که موجب پایداری زندگی زناشویی می‌شود متغیری است که جامعه شناسان از آن به‌عنوان رضایتمندی زناشویی یاد می‌کنند. مهم‌ترین شاخص آن هم رضایت جنسی است که متأسفانه در ایران نه متناسب با فرهنگ امروزی و نه فرهنگ گذری نسبت به این موضوع کاری نشده است. براساس برخی پژوهش‌ها ۸۵درصد دلایل طلاق در عدم‌رعایت شاخص رضایت جنسی است. زمانی که فاقد برنامه و راهبرد و آموزش هستیم و در لانه‌های تابویی خودمان هستیم امکان حل مشکلات خانوده ازجمله طلاق وجود ندارد و به شعارهای ویترینی و تشریفاتی چنگ می‌زنیم. چاره این کار تغییر نگرش‌هاست. ساختارها و سبک زندگی باید تغییر کند و به یک ثبات باید در این زمینه برسیم. ایجاد یک سیستم خبره آگاهی‌بخش در زمینه ازدواج و طلاق که گام اول آن پژوهش است در این زمینه ضروری است.

دلیل افزایش طلاق


دلیل جهش‌دار بودن طلاق در کشور ما این نیست که الان شرایط طلاق‌آور است، بلکه شرایط طلاق‌آور بوده اما ما شکستن سد طلاق آشکار را شروع کردیم و چون پشت آن خیلی‌ها آماده طلاق گرفتن هستند، عدد این مرحله را درشت می‌بینیم. هیچ سازمان و برنامه‌ای متولی بهینه‌سازی‌ سازگاری میان زوجین نیست. درواقع همه به این ناسازگاری کمک می‌کنیم. از طرفی متغیرهای مختلف در سبک زندگی تغییر کرده است. ساختارهای اجتماعی در کشور نیاز به تغییر دارد، ما باید نسبت به موضوعات ارزشی که داریم از حالت شعاری خارج شویم و نسبت به ارزش‌ها به‌طور مداوم پژوهش کنیم. ما به خانواده اعتقاد نداریم، اگر اعتقاد داریم چرا بدهی‌های آن را پرداخت نمی‌کنیم؟ خانواده تنها عضو سازمان اجتماعی است که تریبون ندارد. برای ازدواج مگر مسکن شرط اول نیست، آیا چنین شرایطی وجود دارد؟ ما باید شرایط اشتغال را فراهم کنیم، اگر این شرایط فراهم شود، فرد می‌داند که چطور ازدواج کند.
مرجع / اقتصادآنلاین
:
:
:
آخرین اخبار