تاریخ انتشار: ۱۰ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۷:۵۹
کد خبر: ۹۹۳۸۹
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره
حکایت روی نارنجک پریدن تقی در هتل پرشین خرمشهر
حکایت روی نارنجک پریدن تقی

صدای شهادتین بچه ها بالا گرفت که تقی خود را بر روی نارنجک انداخت تا به آنها آسیبی نرسد.

 روی مین رفتن برای باز شدن معبری یا دفع خطری برای نجات جان بقیه رزمنده ها، برای بسیاری از بچه های جنگ که روحیه ای ایثارگر داشتند، هر چند سخت اما خوشایند بود و در این میان، تقی[۱] نیز به این رفتار شهرت داشت.

خرمشهر سقوط کرده بود و بچه ها مجبور بودند تا زمانی را در هتل پرشین[۲] بگذرانند. عصر بود و تعدادی از بچه ها در یکی از اتاق ها دور هم نشسته بودند که ناگهان، عبدالرضا[۳] وارد شد و با قیافه ای حق به جانب گفت: اینجا نشسته اید و برای خودتان گل می گویید و می شنوید و آن وقت ادعا می کنید که برای جنگیدن آمده اید. شما که به درد کاری نمی خورید، بهتر است که بمیرید.

آن وقت بدون هیچ معطلی نارنجکی را از جیب خود بیرون آورد و ضامنش را کشید و پرتاب کرد و به سرعت از اتاق خارج شد.

بچه ها نمی دانستند چه کنند و فقط صدای تکبیر و شهادتین بود که به گوش می رسید که ناگهان تقی خود را بر روی نارنجک انداخت، ‌لحظاتی گذشت اما از انفجار خبری نشد. نارنجک را از زیر شکم خود برداشت، تازه متوجه شد که اصلاً نارنجک، چاشنی نداشته و عبدالرضا همه آنها را سر کار گذاشته بوده است.

… دیر وقت شب بود که سر و کله عبدالرضا پیدا شد، برای ساعت هایی در رفته بود.

  1. شهید تقی عزیزیان که در سن ۲۱ سالگی و در عملیات ثامن الائمه (ع) به شهادت رسید. این عملیات با رمز نصر من الله و فتح قریب برای شکستن حصر آبادان به تاریخ پنجم مهرماه سال ۶۰ انجام و منجر به بازپس گیری بیش از ۱۵۰ کیلومتر از خاک میهنمان شد.
  2. این هتل در مسیر خرمشهر قرار دارد.
  3. عبدالرضا صالح پور از رزمندگان دفاع مقدس و همرزم شهید عزیزیان. صالح پور از بچه های بسیار شوخی بود که حضورش در میان رزمندگان،‌ حال و هوای خاصی بهشان می داد.

مرجع/ جی پلاس

:
:
:
آخرین اخبار