دکتر کیوان لطفی: عاقبتِ «های» چند میلیارد نفری، «هوی» جهانی طبیعت است. زمین گرم تر، تشنه تر و ریزگرد بین المللی و فراگیر شده است. به تبع آن، حتما خوزستانِ گرم ما هم داغ تر، تشنه تر و خفه تر شده است.
مهم این است که بحران را به یک استان محدود نکنیم و «تصویر بزرگتر» را ببینیم. در واقع حال همه ی جهان خوب نیست و جفاست همه ی بحران طبیعی و غیر طبیعی عالم و آدم بر سر خوزستان آوار شود.
در زمانه فراگیری رسانه های شخصی و اجتماعی این چه تصویری ست که از خودم مان به جهان و دیگران مخابره می کنیم؟!
کدام شهر و دیار با ارائهی تصویر آشفته و خشن از خود، سرمایه گذار جلب کرده است؟!
کدام جامعه و شهر بی مسأله است که فقط ما مسائل مان را جهانی می کنیم؟!
این چه ریختی است که از خود نمایش می دهیم؟!
با روان خود و فرزندان مان چه می کنیم؟!
با این حجم از خشم و ناامیدی، کدام گره گشوده خواهد شد؟
مگر همهی این چند میلیون نفر امکان مهاجرت و فرار دارند؟!
کجای دنیا فقط با بیانِ هزار باره، کور و عصبانی مسأله، راه حل می یابند؟!
مگر این سرزمین آبا و اجدادی به آسانی به ما رسیده که بدین شکل کمر به خرابی اش بسته ایم؟!
تا حالا به عوارض فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی رفتار ناپخته مان اندیشیده ایم؟!
تاکنون به روان آتش خورده و تاول زده چند میلیون شهروندِ خوزستانی فکر کرده ایم؟!
با این حد از خودزنی کدوم لوله ی نفت به سفره ی بی رنگِ ما سرازیر می شود؟!
اشتباه برداشت نکنیم، قرار نیست صورت مسأله پاک شود. حتما مطالبات انباشته ی خوزستان واقعی است و راه حل عاجل می طلبد. بی تردید مردمان پرالتهاب سرزمین نفت، بیش از این حق دارند. اینکه در دمای هفتاد درجه، تاکسی و اتوبوس کولر ندارد، از جوک های پست مدرن است!
حتما باید مسأله های خوزستان حل شوند. اما راه حل هر چه هست با خود زنی پیدا نمی شود. با جوک ساختن و عجز و لابه بی هدف درست نمی شود.
چه بسا اینجاست که باید در جستجوی مدرسه و دانشگاه مولد بگردیم.
همین جاست وقت و مکان اثرگذاری شهروندان مسأله شناس و زمان شناس.
اینک که هر شهروند یک رسانه است، بی تابی نکنیم. عالم و آدم می دانند اینجا آتش می بارد و ... .
سیاست پیشگان تشنگی، خفگی و سوختگی ما را تفسیر به رأی می کنند؛ خودمان دست به کار شویم و «تصویر خودمان» و «تصور دیگران» را ویرایش کنیم.
به احترام آیندگان، چاره ای نداریم جز اینکه راهی بیابیم یا راهی بسازیم.
به جای آنکه به صورت خود خش بیاندازیم، درد را با مشقت قورت دهیم و مطالبه ی منطقی، جامع، فراقومی و فراگیر خود را بیان کنیم و برای تحقق آن هم قسم شویم:
خوزستان، خاکِ دین ادا کرده، مقر نفت و تنوع، سرزمین داغ و غبارآلود، گلوگاه پول سازی و ارزآوری، باید منطقه آزاد شود.
واقعا مدتها درگیری ذهنی من همین مسایل بود که چه خوب به رشته تحریر درآوردید.ایکاش که این مطلب بازنشر بیشتری داشته باشد.
استاد عزیز بیان همین مطالب با حضور شما در برنامه برایند آقای آرین نژاد الزامی است.