تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۹۱ - ۲۰:۵۵
کد خبر: ۱۸۶۳۰
تعداد نظرات: ۱۷ نظر
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره
بررسی وضعیت خانه مطبوعات خوزستان / 5
این خانه خانه من نیست
نوبت به طرح حقوق خبرنگار می شد می گفتند چون وقت تمام است صحبت کوتاه باشد. چرا؟ چون خبرنگار باید همواره به سردبیر و مدیر مسئول کولی بدهد / عملکرد گاه نا متعادل و گاه ناصحیح خانه مطبوعات خوزستان در همه دوره هایش به قدری در ذهن منِ خبرنگار تاثیر سوء گذاشت که در شرایط پیش روی کاری، چاره ای جز حذف هرآنچه از این خانه که در ذهن باقی مانده نداشتم
خوزنیوز: در ادامه سلسله مطالب بررسی وضعیت خانه مطبوعات خوزستان مجتبی گهستونی روزنامه نگار خوزستانی نظراتش را در یادداشتی برای ما نوشته است که می خوانید. این سلسله مطالب را در خوزنیوز دنبال کنید.



مجتبی گهستونی: عملکرد گاه نا متعادل و گاه ناصحیح خانه مطبوعات خوزستان در همه دوره هایش به قدری در ذهن منِ خبرنگار تاثیر سوء گذاشت که در شرایط پیش روی کاری، چاره ای جز حذف هرآنچه از این خانه که در ذهن باقی مانده نداشتم.

یک شعار مهم که خیلی ها به آن باور و اعتقاد ندارند وجود دارد که می گوید: شهر ما خانه ماست که این شعار مرا یاد موضوع دیگری می اندازد و آن اینکه آیا خانه مطبوعات خانه تو هست که جوابم این است که این خانه خانه من نیست. چرا که در مهم ترین مقاطعی که منِ خبرنگار به حمایت های همه جانبه نیاز داشتم از آقایان همه دوران های خانه مطبوعات خبری نبود. این اتفاق ممکن است برای خیلی های دیگر هم افتاده باشد.خیلی ها را سراغ دارم که به خاطر قطع بخشی از جیره شان هیهات می کنند و زمین و زمان را به هم می دوزند ولی وقتی نوبت حمایت از دیگران می شود آنوقت فکر می کنند که باید آرامش را پیشه کرد و محافظه کار می شوند.

از خانه مطبوعات نه تنها به خاطر اینکه چون خیرش به من نرسید گله دارم بلکه به آن خاطر که کاری ماندگار برای اهالی مطبوعات که درحافظه بماند انجام نداد، گله مند هستم. خانه مطبوعات برای یک عده خاص که منافعی داشت خانه است. خانه زمانی گرم و نرم است که دل آدم در آن خوش باشد. بزرگترین دستاورد بخش اعظم همه دوره های خانه های مطبوعات خوزستان فقط حرف زدن و زیره به کرمان بردن است. از خودشان بپرسید که چکار کردند. واقعا جز یک سری کلی گویی کاری نکردند. من قسم می خورم که خیلی از این آقایان و خانم ها آنقدر ناحقی دیدند ولی دم برنیاوردند و گذاشتند به حساب شرایط طبیعی روزگار. دهن کج می کردند و با صدای کلفت می گفتند: "مصلحته".

مطبوعات خوزستان در یک دهه اخیر در خصوص حل بحران های پیش روی مطبوعات فقط فرصت سوزی کرد.البته فرصت سازی های مناسبی برای مطرح کردن یک عده که می خواهند برای همیشه پدر خوانده مطبوعات باشند کرد. در این شرایط به فکر حل چالش در عرصه انتظارات مخاطب، چالش درعرصه زيرساختهاي فرهنگي، چالش در عرصه واقعيات جهاني و چالش در عرصه خانواده روزنامه نگاران نبود.در بین بخشی از مطبوعاتی ها و مدیرانی که با رسانه سر کار دارند و داشتند عده ای که خودشان از همه سیاسی تر بودند با استفاده از رانت قدرت برای دیگران صفحه سازی کردند برخورد حذفی کردند.این دیگه آخر مردانگی شان بود.

من چند سالی هست که خود خواسته از محافل هم اندیشی بعضی اهالی مطبوعات کناره رفته ام. اما حضور در خود مطبوعات را با چنگ و دندان حفظ کردم. چرا؟ چون همواره به عنوان نماینده بسیاری از خبرنگاران درد دل این قشر را در جلسات مطرح می کردم نوبت به طرح حقوق خبرنگار که می رسید می گفتند چون وقت تمام است صحبت کوتاه باشد. چرا؟ چون خبرنگار باید همواره باید به عده ای از سردبیران و خیلی از مدیر مسئول ها کولی بدهد. همین اتفاق چند ماه قبل در یکی از جلسات افتاد. این نشست برای بررسی وضعیت موجود و شرایط خانه مطبوعات برگزار شد و تنها خبرنگار موجود در آنجا من بودم. ما بقی یا سرپرستان مطبوعات کشوری، یا سردبیران و یا مدیران مسئول نشریات بودند. حضور من در آنجا بعد از چند سال اتفاق می افتاد. حرف من به آن دوستان این بود که چون امروز به رای و نظر من و امثال من احتیاج دارید سر سفره خود دعوتم کرده اید. من در جمع کسانی نشسته بودم که بخشی از آنها سانسورچی روزنامه خود هستند. با میل و سلیقه خود و نه با دستور دیگران فکر می کنند باید روزنامه نگاران مستقلی همچون امثال مرا حذف کنند. چطور می توانند بخشی از تاریخ مطبوعات خوزستان در بعد از انقلاب را حذف کنند درحالی که سابقه مطبوعاتی من از بسیاری آنان بیشتر است. آیا فکر نمی کنند که یک روز دیگر هم خودشان توسط دیگران حذف می شوند.

در فضای رسانه ای وقتی برخی در رفتاری غیر قانونی به دنبال حذف هستند و در رفتاری دیگر خود و همکارانش تلاش می کند یک عده افراد گزینشی را بدون آنکه خود بخواهند کنار هم بنشانند تا خانه مطبوعاتی فرمایشی را تشکیل دهند در چنین شرایطی قطعا خانه مطبوعات پا نمی گیرد و عده ای هستند که از این نا به سامانی با نمد برای خود کلاهی درست کنند. واقعا برای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان سخت بود که یک فراخوان می داد و همه اهالی مطبوعات را دعوت به جلسه ای هم اندیشی می کرد؟ قطعا جواب خیر است اما دلیل آن این است که می خواست برای خود یار گیری کند بخش عمده ای از کارهای اداره مطبوعات همین است. چون با دادن مجوز نشریه فقط می خواهد آمار جمع کند. کجاست خانه مطبوعات ، انجمن صنفی روزنامه نگاران و انجمن خبرنگاران که از حقوق من و امثال من دفاع کند. واقعا در صلاحیت برخی مسئولین هست که به بعضی رسانه ها و دوستانش توصیه کند که مطلب فلان شخص را کار نکنید چون من از آن خوشم نمی آید. در شان چنین کسی هست که  برای بعضی رسانه ها مجوز بگیرد و شرایط را برای گرفتن یک نشریه تخصصی از سوی یک مطبوعاتی با سابقه فراهم نیاورد. خوب اگر خانه مطبوعات درست و حسابی داشتیم که به آن گله گی می کردم. از خانه مطبوعات ایران هم من و خیلی های دیگر که مشکل صنفی دارند برشی نمی بینیم که حرفمان را آنجا بزنیم.

نتیجه همه آن رفتارهای ناصحیح هیچ چیز جز دور باطل نبود. این وسط عده ای به انواع سود و رانت می رسند و عده ای دیگر مثل بسیاری خبرنگاران همچنان باید تو سری خور باقی بمانند. در این میان هفته نامه ها روز به روز ذلیل تر می شوند و مدیران بعضی روزنامه ها به سرمایه های آنچنانی دست پیدا می کنند مدام از نداری و ورشکستگی سخن می گویند.چون فکر می کنند مثل همان روزهای نخست خبرنگاری سرت را شبیه کبک توی برف کرده ای و متوجه این پیچش مو نیستی.

خانه مطبوعات مهم ترین وظیفه اش رسیدگی به مسائل صنفی اعضایش است. به تاریخچه خانه مطبوعات خوزستان نگاه کنی می بینی خیرِ خانه مطبوعات را کسانی برده اند که در نخستین دوره فعالیت خانه مطبوعات صاحب سرپناه شدند.

با این حال تجربه نشان داده است که خانه های مطبوعات در کشور موفق نبوده است. از نظر من بهترین راه حل این است که دولت از زیاده خواهی دست بردارد و از دخالت در حوزه خانواده مطبوعات پرهیز کند و شرایط را به گونه ای فراهم آورد تا خود اهالی مطبوعات با راه ندازی تشکل های صنفی دارویی برای درمان بیماری مطبوعات پیدا کنند. امروز جای خالی انجمن های تخصصی خبرنگاران، سردبیران، مدیران مسئول، صفحه آراها خالی است. کی گفته همه راهها به خانه مطبوعات ختم می شود.

من پیشنهاد می دهم که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان و عده ای دیگر که در نبود نهاد صنفی مشخصی به ریاست و کیاست می پردازند فکر کنند تا حالا که دقیقه 90 بازی است و خودشان بازیکن فیکس بوده اند اما اجازه دهند از این پس که وقت اضافه است انجمن های صنفی شکل بگیرند و اهالی مطبوعات کار اصلی را انجام دهند.

پیشنهاد دیگر من این است که اهالی مطبوعات در فضایی سالم و با استفاده از ظرفیت های قانونی نظام و به صورت خودجوش زمینه برگزاری نشست های تخصصی اما متداوم را با حضور افراد با تجربه و آگاه فراهم آورند تا مطبوعات خوزستان از این مرحله ذلیل شدن دوری پیدا کنند. در این میان خود اداره کل فرهنگ و ارشاد خوزستان اگر دوست دارد که اهالی مطبوعات را زیر یک سقف ببیند با دعوت از مدیران رسانه های بزرگ به خوزستان زمینه را برای ارتباط فرا استانی فراهم آورد.

من از بعضی بزرگان سنی مطبوعاتی و مدیران رسانه در اداره کل فرهنگ و ارشاد خوزستان درخواست دارم و خواهش دارم که برای نشان دادن حسن نیت خود به موفقیت اهالی رسانه حسادت نکنند و سعی کنند که کینه ها و حب و بغض ها را کنار بگذارند و فقط به فکر انسجام مطبوعات باشند.
غیر قابل انتشار: ۲
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱۷
هدایتی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۷
0
0
شیوه نه سیخ بسوزه نه کباب دیگر کارائی ندارد.باید راست و حسینی و مردانه به طرح مسائلی که ورای خانه مطبوعات 551 بویژه نقش پشت پرده ... و .... اشاره کنید. شجاعت داشته باشید و دخالتهای آنها را در جریان روی کار امدن باند مذکوربیان کنید.حتی اگر به ضرر منافع خودتان باشد.دولا دولا راه نروید.جنابعالی بازرس خانه 551 بودید و هنوز هم هستیدولی دریغ از یک جو شجاعت.حالا بعد از 4 سال خودت باید جواب 4 سال بازرسی ات را این شکلی خندهدار بدهید.خنده دار است!
دلسوخته ای غمگین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۵۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۷
0
0
مجتبی جان درود خدا بر تو که از همه ی با سابقه تری اما ان سی قضیه را که نگاه می کنی بعد از 20سال فاقد یک خانه 50 متری هستی اما برخی ها که 5 سال سابقه ندارند بر اساس دلالی و رانت خواری ده ها اپارتمان در کیانپارس و ... دارند. تو پاکترینی و محبوب.خداوند اجر نوشتن درد دل های مردم را نصیبت کرده بگذار آنها تعداد خانه هایشان و طبقاتشان بیشتر و بیشتر شود.اما کجا را می خواهند داشته باشند. مجتبی جان دلال ها در مطبوعات ریشه کن نخواهند شد.وقتی ارشاد به کسی که تا به حال حتی اسمش در زیر پیام تبریک و تسلیتی در مطبوعات دیده نشده چه رسد به آنکه مطلبی داشته باشد مجوز روزنامه می دهد چه باید کرد.یا آنان که بی هیچ .............
مجتبی جان بی خیال بگذار همین گونه بسازیم وبمیریم تا خیال خیلی ها راحت شود.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۸
مرگ بر خوزنیوز .چرا یک طرفه عمل می کنید
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۷
0
0
چرا بیانیه ای که این افراد جمع کردند اصل امضاهایشان منتشر نشد تا امضاهای جعلی شان خودش را نشان دهد.خوز نیوز بهتر است برای تدوین اصل اسناد از انها یک نسخه را در خواست نماید ومبادرت به چاپ انها نموده تا جعل کارهای این افراد چهره اش را بنماید.این خواسته اضافی نیست!
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۳۰
کو 91 امضا
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۸
0
0
من این چند مصاحبه را خواندم. در مطلب شما و آقای فلسفی صحبت ها ارائه شد که قابل پذیرش تر بود.
ناشناس
|
United Arab Emirates
|
۰۸:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۸
0
0
ایشان باید از موضع همیشه درخواست کننده خودش را رها کند و بتواند با این همه ارتباط که با همه هنرمندان نویسندگان ومسئولین پایتخت و خبرگزاری ها دارند جای پایی برای مادر کشور میافتند.اما متاسفانه اقای گهستونی اعتماد بنفس ندارد و دوست دارد همیشه زیر سایه دیگری قدم بردارد.مجتبی کمی خودت را باور کن و از کارهایی که میتوانی و انجام نمی دهی حرف بزن.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۸
0
0
در حقیقت خبرنگاران و روزنامه نگاران مطبوعاتی واقعی هستند. آنهایی که جیبشان از مطبوعات و آگهی و رانت پر شده دلال و رانت خوار و مغازه داری بیش نیستند. شما بگرد در هفته نامه ها و روزنامه ها ببین یک انتقاد از یک مسئولی پیدا می کنی اگر هم باشد قصد اعمال زور برای جذب آگهی است. البته این قاعده کلی نیست و مطبوعاتی های شریف هم هستند
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۸
مگر هفته نامه ای را آقایان گذاشته اند که چاپ شوند.یکی دو تا هم مثل رسانه جنوب و ندا خوب کار می کردند که نبود آگهی زمین شان زده است.اقای ... و ... به هدفتان رسیدید.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۳/۳۰
نمک به زخممان نپاش .هفته نامه مردند و حتی جنازه هاشان را معلوم نیست کجا خاک کرده اند. قابل توجه کسانی که م/الف را راه انداختند ... ... ... تبریک
ناشناس
|
United Arab Emirates
|
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۸
0
0
در اساسنامه خانه مطبوعات امده که بازرس میتواند مجمع و اعضای خانه را فرا بخواند.سوال چرا بازرس بجای مقاومت و دفاع از حقوق خبرنگاران جا خالی داده است.قدرت از این بالاتر.اگر بنا بود کاری صورت بگیرد بازرس با همان خانه 551 هم میتوانست انجام بدهد که بایستی صورت میداد.این دعوا کمی شکلی شده اما بازرس به وظائف ذاتی خودش وقوف نداشته است.بازرس حتی اگر احساس خطرنمود از روند هیات مدیره می تواند گزارش تهیه نموده و د صحن علنی مجمع قرائت و اظهار نظر نماید.بنظر میرسد مسائل با رودربایستی و شاید هم منافع توام بوده که بازرس از حق قانونی خود صرفنظر کرده.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۳/۳۰
بابا انحصار طلبی می دونی چیه.اونا انحصار طلبن مجتبی نمی تونه با اونا بجنگه.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۳۰
0
0
اسامی 91 خبرنگار که پای بیانیه را امضا کردند چه شد
nashenas
|
Kazakhstan
|
۱۱:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۳/۳۱
0
0
e kash har kasi ke khod ra dar entekhaabat kandida mikonad la aghal be anche montakhab mishavad eshraaf daashtr bashad.
shooma bazres boodid
be che dalili enseraaf daadid?
agar naraazi boodid az amalkard o vojdanat azar midi bayad be vazifeye khodat amal mikardi.
in kamtarin kar bood.
ناشناس
|
United Arab Emirates
|
۱۲:۱۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۱
1
0
bazras nbayad tarsooooooooooooo bashad.
هم استانی مطبوعاتی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۳
0
0
واقعا به این فرد باید درود گفت
من خودم را جزو همان محافظه کاران میدانم که البته از قضای روزگار است ولی خدا را شاهد می گیرم همیشه حسرت جسارت و پاکی و بلندی روح مجتبی را دارم
اگر در خوزستان بگردید کمتر نویسنده واقعا حلالخور می یابید خیلی از مطبوعاتی ها با خبر فروشی - و معذرت می خواهم گاهی وارونه فروشی - به ماشین و خانه و زندگی شان رسیدند اما هستند هنوز کسانی که بدون آنکه ابراز کنند اما علی وار زندگی می کنند
درود بر تو فرزند شایسته خوزستان و حامی ما هم استانی ها
ناشناس
|
United Arab Emirates
|
۱۱:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۳
0
0
خطاب به هم استانی مطبوعاتی:
هر که در دنیا نبیند خویش را

در عیان باید خدای خویش را

هر که در دنیا به منفی رو کند

آتشی سازد بسوزد خویش را
:
:
:
آخرین اخبار