خوزنیوز / مجید منادی: در روزهایی که گذشت  خبر یا شایعه ی تعویض استاندار خوزستان مجددا و برای چندمین بار در فضای خبری استان مطرح شد. و البته این اولین بار نیست که تعویض استاندار استان ما خبر ساز می شود. این مسئله یعنی طرح موضوع عوض شدن نماینده دولت در استان بزرگ خوزستان هر از چندگاهی با شدت و ضعف مطرح می شود و گاه قضیه به خبرگزاری های رسمی و روزنامه ها نیز کشیده می شود و حتی گاه کار به طرح اسم استاندار جدید و مسئولیت بعدی استاندار فعلی نیز جزئی از این اخبار یا شایعات است.

شیوع مکرر این موضوع آن هم از کانال های مختلف و هر بار واکنش شدیداللحن روابط عمومی استانداری خوزستان موید این مسئله است که "احتمالا" چیزکی هست که اینگونه به این چیزها منجر می شود. یعنی فضای استان و رسانه ها آماده و حتی به نوعی منتظر خبر برکناری حجازی و آمدن مدیری توانمند و موثر به استانداری خوزستان هستند. در آخرین مورد شایعه برکناری استاندارکه پس از عید فطر با قوت مطرح شد استانداری با لحنی تند و اندکی خارج از آداب معمول و مرسوم خبری آن را تکذیب کرد و آن را توطئه و ... نامید.

حال سوال اینجاست، چرا هراز چند گاهی بحث تعویض استاندار خوزستان اینگونه مطرح می شود و چرا با همه ی این شایعات حجازی همچنان بعنوان یکی از ماندگارترین استاندار های خوزستان بر مسندش باقی مانده است؟

افرادی که با مقوله خبر و مطبوعات سروکار دارند می دانند که "زمینه" و "فراگیری" دو مولفه ی مهم در بحث خبر است. یعنی وقتی یک شایعه هر یکی دوماه یکبار مطرح می شود و هر بار مخاطب با اشتیاق آن را دریافت و نقل می کند باید پذیرفت که آن خبر زمینه خود را در بین مردم و مسئولان پیدا کرده است.

این یعنی استاندار خوزستان، بهتر است به جای برخوردهای اینچنینی با مدیرانی که چند سال با او کار می کنند و بعضا حیثیت کاری خود را پای او می گذارند باید به زمینه های بروز این دست اخبار و شایعات توجه کند و اگر نمی تواند آن زمینه ها را علاج کند و از بین ببرد فکری ریشه ای تر نماید.

نکته ی مهم دیگر اساسا این مطلب است که آیا تعویض استاندار خوزستان در این شرایط و در حالی که فقط یک سال به پایان عمر دولت باقی مانده است، به صلاح استان است یا خیر؟ و اینکه آیا در این فرصت اندک اگر شخص دیگر تصدی امور استان را بر عهده بگیرد می تواند گرهی از گره های استان را بگشاید یا ...؟

برخی معتقدند حجازی در حال حاضر و با بیش از 5سال تصدی مسئولیت در استان و قبل از آن نیز حضور در مسئولیت های مختلف اشراف خوبی نسبت به مسائل و مشکلات استان دارد و اگر فرد ناآشنایی با استان، مدیران و فضای خوزستان به جای وی گمارده شود این یک سال باقیمانده از دوره‌ی دولت دهم فرصت سوزی خواهد شد.

از طرف دیگر با کلید خوردن طرح مهر ماندگار توسط دولت و عزم دولت برای اتمام پروژه‌های مهم و ناتمام تا پایان دولت در صورت تدارم رویه‌ی فعلی فرصت مدیریتی حاکم بازنده‌ی اصلی، مردم نجیب خوزستان خواهند بود.

رویه‌ای که در ماه‌های گذشته هم نتوانست از پس یک هماهنگی ساده بین مدیران برآید و حتی نتوانست بودجه‌های تصویب شده و اختصاص یافته را جذب کند.

یادمان نرفته در ماه‌های گذشته در مقاطعی استانداری خوزستان به محل خدمت سرپرست‌ها تبدیل شده بود و تعدادی از معاونان، فرمانداران و مدیران کل استان تا مدتها منصوب نشده بودند و اگر فشار رسانه‌ها نبود، معلوم نبود که عزمی جدی برای تنظیم تیم مدیریتی کلان در استان وجود داشته باشد.

در ابعاد فرهنگی نیز دعوت از لیدر جریان انحرافی در زمانی که وی در انزوای کامل بود و یا نامه‌ی حمایت جدی از روزنامه‌ی ایران و ... از گل‌هایی است که به سر این استان زده شده است.
مدیران قوی و کارآمد نیز یا به تهران رفتند و یا به دلایل مختلف کنار گذاشته شدند.

اگر به این مقدار بسنده کنیم و بخواهیم جمع‌بندی داشته باشیم، باید گفت نیاز مبرم و فوری استان است تا از ماه‌های باقیمانده‌ی دولت احمدی‌نژاد استفاده کافی را ببرد و این نیازمند یک مدیریت اجرایی و همه جانبه است و از طرفی استان توان ضربه خوردن از مدیری ناآشنا و ناشی در خصوص مسائل استان را ندارد و به نظر می‌رسد اگر دولت بخواهد خدمتی در خور به این استان بنماید، باید در این مدت اندک ضمن توجه ویژه‌تر به خوزستان، فردی قوی و البته آشنا به استان و نقاط ضعف و قوت آن را به کار گیرد تا بدون تنگ نظری و خودمحوری که سم مهلک این روزها است بتواند به مردم نجیب و شریف خوزستان خدمت نماید.

این ایام هر روزش برای خوزستان «یک روز» است و به فرمایش امیرالمومنین (ع) باید از فرصت‌ها استفاده کرد قبل از آنکه به غصه‌ها تبدیل شود.