تاریخ انتشار: ۰۳ آذر ۱۳۹۱ - ۱۴:۰۱
کد خبر: ۲۴۲۱۷
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره
ماجرای یک سفارتخانه
مهدی زلقی
با مطالعه تاریخ پیدایش حکومتها و بالطبع ایجاد رابطه بین آنها در می یابیم که وجود نمایندگی جهت هدایت ،کنترل و استمرار این روابط میان حکومت ها ضروری می نماید.

در قرون اخیر و با شکل گیری حکومت ها بر اساس نظامی نوین در سطح جهان ضرورت اینگونه نمایندگی بین دولت ها بیش از پیش احساس می شد. با شکل گیری سازمان ملل متحد و تصویب قوانین بین المللی و نیز شکل گیری مرامنامه هایی در حیطه روابط بین الملل نمایندگی های سیاسی دولت ها در کشورهای دیگر جلوه قانونی خاص خود را یافت.

این نمایندگی ها که شامل سفارتخانه ،کنسولگری ، رایزنی فرهنگی و .. می باشد خود نشان دهنده سطح روابط بین دولت ها محسوب می شود.

در این چارچوب ،سفارتخانه از نظر حقوقی بخشی از خاک سرزمینی کشور متبوع خود می باشد و هرگونه ورود و تحقیق دولت میزبان از آن، بدون اجازه کشور صاحب سفیر ،غیر قانونی است. البته این موضوع یعنی احترام کشور میزبان به حریم سفارتخانه ، مراعات نظیری از سوی دیگر داراست که شامل احترام دولت میهمان به قوانین ، تمامیت ارضی و هویت فرهنگی کشور میزبان و نیز تعهد به عدم دخالت در امور داخلی آن کشور می باشد.

در دوران پهلوی دوم به دلیل حمایت های دولت امریکا از حکومت شاه وقت ایران روابط بین دو دولت در سطح بسیار بالایی قرار داشت که البته این روابط بیش از اینکه منافع کشور ایران را تامین کند در راستای منافع زیاده خواهانه دولت آمریکا و خوی امپریالیستی آن قرار داشت.

در آن دوران دولت امریکا علاوه بر سفارتخانه خود در تهران،چند کنسولگری در شهرهای مهم ایران دایر کرده بود.

مطالعه تاریخ معاصر روابط ایران و امریکا به خوبی نمایانگر دخالت ها و تاثیرگزاری های بی حد وحصر دولت امریکا در امور داخلی و سرنوشت ساز ایران است به گونه ای که حافظه تاریخی مردم ایران با شنیدن نام این کشور در تمامی حوادث مهم تاریخ معاصر کشور خود، آمریکا را همیشه یک طرف ماجرا می دانند و البته موقعیت و مواضع این دولت در تمامی این رخدادها در ضدیت با منافع و خواست مردم ایران بوده است.

حوادثی مانند کودتای 28 مرداد سال 1332 نمونه ای از این رخدادهاست که امریکا با طراحی یک کودتا در ایران بار دیگر محمدرضا پهلوی را به اریکه قدرت نشاند.

با  پیروزی انقلاب اسلامی در تاریخ 22 بهمن 1357 به رهبری امام خمینی(ره)، آمریکا بزرگترین حامی خود را در منطقه از دست داد و این انقلاب که رهبری آن از آغازین روزهای نهضت خود طی سخنرانی ها ، اعلامیه ها و اعلام مواضع خود آمریکا را علت اصلی عقب ماندگی کشورهای جهان سوم می دانست ،بزرگترین لطمه را به جایگاه جهانی این ابرقدرت زمان وارد ساخت و به عنوان چالشی جدید در برابر آمریکا و نظامی که او آن را رهبری می کرد یعنی "لیبرال دموکراسی"  مطرح گردید.

شاه مخلوع ایران در 26 دی ماه 1357(حدود یک ماه قبل از پیروزی انقلاب) از کشور متواری شد و پس از چند مسافرت به کشورهای مختلف و به دلیل بیم آن دولت ها از عکس العمل مردم ایران و نیز انجام تظاهرات و راهپیمایی بر علیه کشورهایی که او و خانواده اش را در خاک خود مورد پذیرش قرار می دادند ،آن کشورها از پذیرش وی سر باز می زدند.

دولت آمریکا سعی داشت که مستقیما میزبانی شاه مخلوع ایران را برعهده نگیرد ،برای همین منظور کشورهایی که به نوعی وابسته به دولت ایران بودند مورد توجه قرار گرفتند ،کشورهایی همچون: مصر ، پاناما و ... که البته این کشورها نیز به دلیل اعتراضات گسترده ایرانیان در سطح جهان و نیز همراهی افکار عمومی جهان با آنان انصراف ،انصراف خود را از این اقدام اعلام نمودند.

بالاخره دولت آمریکا مجبور شد هم پیمان و دست نشانده سابق خود را میزبان شود که این به نوبه خود بازتاب بسیار زیادی در میان انقلابیون ایران داشت.

پذیرایی از شخصی که بیش از 37 سال با زورگویی و اقدامات سخت گیرانه بر علیه مردم ایران و ایجاد  محدودیت های گسترده برای آنان و نیز ارتکاب کشتارها و اعدام و اقداناتی اینچنین ، به منفورترین چهره برای مردم ایران تبدیل شده بود، آنهم توسط دولتی که سابقه اش در ایران برای همگان مشخص بود باعث ایجاد جو انزجار از امریکا همراه با تهییج نیروهای اجتماعی در کشور گردید.

صادق طباطبایی از اعضای دولت موقت در تحلیل فضای آن روزها و پیرامون پیش بینی عکس العمل مردم انقلابی ایران در برابر اقدا م امریکا  به پناه دادن به شاه مخلوع به بهانه بیماری وی در خاطرات خود چنین می گوید: «... آقای دکتر ابراهیم یزدی (وزیر امور خارجه  دولت موقت) نیز به آنها (اعضای ارشد سفارت امریکا) گفته بود برای اینکه ما بتوانیم مردم را قانع کنیم ،پرونده پزشکی او را به ما بدهید یا اجازه دهید پزشکان او را معاینه کنند تا بتوانند صعب العلاج بودن بیماری او را تایید کنند و معلوم شود معالجه اش فقط در آمریکا امکان پذیر است.
اما آنها  زیر بار نرفتند ،من هم در میهمانی یکی از سفارتخانه ها در تهران که آقای "لینگن" (کاردار سفارت آمریکا در تهران) را دیدم همین مطلب را به وی گفتم و به او هشدار دادم که شرایط کنونی کشور و تجربه تاریخی ملت ما چنین امری را حمل بر نیت انسانی ما و علاج یک بیمار نخواهد کرد و آنچه در بادی امر به ذهن  مردم ما متبادر می شود تکرار تاریخ و ماجرای 28 مرداد 1332 است و میپندارند در پس این امر به ظاهر انسانی ، یک نیت شیطانی نهفته است ...»

در این میان دانشجویان  به عنوان یکی از گروه های تاثیر گذار در انقلاب اسلامی در کنار روحانیت و بازار و ... به دیلی ارتباط بیشتر با اخبار و تحلیل های سیاسی بر ان شدند تا با انجام یک اقدام انقلابی دولت آمریکا را مجبور به استرداد شاه مخلوع و اموال بلوکه شده ایران به این کشور نمایند، بدین منظور عده ای از دانشجویان فعال انقلابی گروهی را تشکیل دادند و برای اینکه نشان دهند اقدام آنها در راستای اهداف عالیه انقلاب می باشد و هیچگونه نسبتی بین آنها و گروه های چپ ان زمان که آنها نیز شعارهای ضد آمریکایی می دادند وجود ندارد خود را "دانشجویان مسلمان پیرو خط امام" نامیدند.

دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در روز 13 آبان 1357 با برنامه ریزی دقیق و نیز با رعایت اصول امنیتی برای جلوگیری از لو رفتن این عملیات به درون محوطه سفارت آمریکا وارد شده و در محوطه سفارت مستقر شدند.

ابتدا اعضای سفارت که شامل نیروهای امنیتی (تفنگداران) ،پرسنل آمریکایی و کارکنان ایرانی سفارت بودند خود را تسلیم نکردند و پس از مدتی اقدام به تسلیم شدن نمودند.

بعدها با کشف اسناد و مدارم در حال امحاء توسط دستگاه های "خورد کن" و "پودر کن" اسناد محرمانه  سفارت مشخص گردید این فرصت خواهی اعضای سفارت برای از بین بردن اسناد بوده است. اسنادی که بخشی از آن به همت دانشجویان و با مشقت و کار زیاد بازیافت شده و در کتابی در چند جلد به نام "اسناد لانه جاسوسی" منتشر گردید.

تا ان زمان با وجود اطلاع انقلابیون از دخالت های دولت امریکا در امور داخلی ایران کسی اما گمان نمی برد که اینچنین اسنادی در سفارت امریکا وجود دشته باشد و امریکا از سفارت خود به عنوان مرکزی جاسوسی بر علیه کشور میزبان و دیگر کشورهای منطقه استفاده کرده باشد،از این پس بود که این سفارت در بین مردم ایران به "لانه جاسوسی" مشهور گردید.

 این اقدام دانشجویان پیرو خط امام مورد تایید دولت موقت قرار نگرفت زیرا آنان اقداماتی اینچنین بر خلاف موازین حقوق بین المل می دانستند و این در حالی بود که دولت آمریکا تقریبا تمامی موازین حقوق بین الملل را در رابطه با ایران زیر پا گذاشته و از سفارت خود به عنوان مرکز جاسوسی بر علیه کشور میزبان استفاده نموده بود.

اما رهبر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) بار دیگر دور اندیشی،ذکاوت سیاسی و شجاعت در تصمیم گیری خود را به منصه ظهور رسانید و ازی این اقدام دانشجویان حمایت کرد و آنرا "انقلاب دوم"  نامید.
نتیجه این اقدام مجبور شدن امریکا به نشستن به پای میز مذاکره و پذیرفتن تعهداتی همچون عدم دخالت در امور داخلی ایران، استرداد دارایی های بلوکه شده ایران و .. بود.

هر چند خواسته هایی همچون استرداد شاه از سوی آمریکا و نیز استرداد اموال خاندان سلطنتی ،دارایی های بلوکه شده ایران و نیز انتقال ادوات خریداری شده توسط حکومت شاه مخلوع عملی نشد اما با افشای اقدامات جاسوسی امریکا و نیز نوع برخورد دولت امریکا با این جریان  ، تسخیر لانه جاسوسی امریکا فصل جدیدی در روابط میان ایران و آمریکا گردید.
:
:
:
آخرین اخبار