عبدي مي‌گويد: بهتر است از ايشان بپرسيد از چه تاريخي شروع به صحبت با بگوويچ کردند. قرار بود من سوم يا چهارم ژانويه برگردم و باشگاه هم از اين مساله باخبر بود اما چند روز قبل از اين، با فرد مورد نظرشان توافق کرده و قبل‌تر از آن مذاکرات و قرار و مدار‌هايشان را گذاشته بودند.

مربي سابق پرسپوليس مي‌گويد: هر کسي مي‌داند چه کار کرده است و بايد نزد وجدان خودش، خودش را محاکمه کند. من مي‌خواستم صادقانه به پرسپوليس کمک کنم اما ايشان در لاک مظلوميت دنبال اهداف خودشان بودند.

عبدي خطاب به سرمربي پرسپوليس مي‌گويد: من دنبال سرمربيگري بودم؟ شما با اصرار دنبال من آمديد و چند بار جلسه گذاشتيد. چطور مي‌توانستم دنبال سرمربيگري باشم؟ البته که سرمربيگري پرسپوليس براي همه پيشکسوتان پرسپوليس افتخار است اما من دنبال اين پست بودم يا شما که با برنامه آمديد؟

وي ادامه مي‌دهد: اميدوارم نزد وجدان خود آگاه باشيد و اينقدر راحت دروغ نگوييد. واقعا چه لزومي داشت که کار‌هايم را به خاطر کمک به پرسپوليس کنسل کنم؟ مگر ديوانه بودم؟

عبدي مي‌گويد: اگر راست مي‌گوييد با من تماس مي‌گرفتيد اما چه لزومي داشت 5-4 روز قبل از برگشتنم جنين کار زشتي انجام دهيد؟ رفته‌ايد فکر کرده‌ايد چه بگوييد و حالا مي‌گوييد دير آمده؟

وي در پايان مي‌گويد: بايد بگويم من هم خيلي خوشحالم که با شما همکار نشدم چون درست نبود در اين جو ناسالم کار کنم اما آدم‌هايي که نقاب زده بودند را شناختم. در هر حال اميدوارم پرسپوليس موفق شود اما بعيد مي‌دانم چرا که در اين شرايط بازيکنان هم ديگر نمي‌توانند به حرف‌هاي مربي‌شان اعتماد کنند.