نخستین خبر این هفته مربوط به صدور حکم مجازات برای زن و مردی است که برای ارتباط پنهانی مرتکب جنایتی هولناک شده بودند.  15 شهریور سال 89 کشف دو کیسه پلاستیکی در جوی آبی در کهریزک باعث شک اهالی شد. پس از باز کردن کیسه های مشکی رنگ با جسد تکه تکه شده مردی در داخل آنها روبرو شدند.4 روز پس از کشف جسد زنی با مراجعه به ماموران از ناپدید شدن مرموز همسرش خبر داد.کارآگاهان که احتمال می دادند جسد کشف شده متعلق به همسر این زن به نام محسن باشد او را به پزشکی قانونی معرفی کردند که زن جوان با مشاهده جسد همسرش آن را شناسایی کرد.بررسی های پلیسی نشان داد زن  جوان به نام سحر با مردی به نام سعید ارتباط پنهانی دارد که با افشای این موضوع متهمان دستگیر و به اداره آگاهی منتقل شدند.متهمان در ابتدا منکر هر گونه قتلی شدند اما در ادامه لب به اعتراف گشوده و جزئیات جنایت هولناک خود را فاش کردند.

با اعتراف متهمان و بازسازی صحنه قتل پرونده برای محاکمه به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.در جلسه محاکمه سعید اتهامات را به گردن گرفت و گفت:  من و مقتول دوست بودیم، او همسر و فرزندانش را اذیت می کرد، روز حادثه سحر با من تماس گرفت و خواست به خانه شان بروم، وقتی به آنجا رسیدم متوجه شدم محسن دخترش را به شدت کتک زده است سر این موضوع با هم درگیر شده و من دوستم را خفه  کردم سپس جسدش را به حمام برده و در آنجا تکه تکه کردم.سحر نیز با انکار اعترافات قبلی خود گفت: شب حادثه من داروی خواب آور خورده بودم و م توجه نشدم سعید به خانه ما آمده و این جنایت را انجام داده است.پس از آخرین دفاعیات متهمان و وکیل مدافع آنها قضات شعبه 71 دادگاه کیفری استان  تهران وارد شور شده و سعید را به اتهام ارتکاب قتل عمدی به قصاص، به اتهام جنایت بر میت به پرداخت دیه و همچنین شلاق محکوم کردند. سحر نیز به اتهام معاونت در قتل به 15 سال زندان و تحمل شلاق محکوم شد.

همسایه فداکار قربانی دزد خانه

در دومین حادثه مرد همسایه در جریان دستگیری سارق خانه ، به ضربه های چاقو به قتل رسید. ساعت 11 شنبه 25 خرداد دستگیری سارقی در بلوار طبرسی مشهد به ماموران پلیس اطلاع داده شد. در ادامه تیمی از ماموران خود را به محل حادثه رسانده و با پیکر غرق در خون مرد 46ساله ای روبه رو شدند که هدف ضربه های چاقو قرار گرفته بود. مرد مجروح بلافاصله به بیمارستان منتقل شد که پزشکان اعلام کردند بر اثر شدت جراحات جان خود را از دست داده است.در بررسی های اولیه مشخص شد ، عامل جنایت به نام سعید 27 ساله قصد سرقت سرقت از خانه یکی از اهالی را داشته که مقتول متوجه موضوع شده و به تعقیب او پرداخته بود. در ادامه سارق برای رهایی از دست مرد همسایه او را با چاقو مجروح کرده بود که با دخالت اهالی موفق به فرار نشد.

گروگانگیری خواستگار شکست خورده

در این هفته خواستگار ناکام ، که برای انتقام گیری دختر مورد علاقه اش را ربوده بود، در عملیات پلیس دستگیر شد.ماموران امنیت ستاد فرماندهی پلیس پایتخت با رصد دوربین های امنیتی متوجه شدند دو پسر جوان دختری را از صندوق عقب 405 خارج و به زور قمه به صندلی عقب خودرو منتقل کردند. بلافاصله موضوع به تمامی واحدهای گشتی پایتخت اعلام شد و با توجه به اینکه خودرو در مسیر جنوب به شمال اتوبان نواب در حال حرکت بود اقدامات اولیه برای مسدود کردن مسیر انجام شد. با گذشت دقایقی ماموران توانستند خودروی مورد نظر را شناسایی و به تعقیب او بپردازند که راننده با اقدامات جنون آمیز در حال فرار بود. هنوز ثانیه هایی از عملیات تعقیب و گریز نگذشته بود که دختر جوانی با بیرون آوردن سر خود از شیشه درخواست کمک کرد که سرنشین خودرو با چند ضربه قمه او را به زیر صندلی برد.

ماموران که متوجه ربودن دختر جوان شده بودند در حالیکه راننده خودرو به هشدارهای پلیس توجه نمی کرد اقدام به شلیک چند تیر هوایی کردند که راننده سرعت خودرو را بیشتر می کرد. در حالیکه شلیک های پلیس موثر نبود یکی از واحدها با نزدیک شدن به خودروی در حال فرار قصد داشت که او را متوقف کند که خودروی پژو به علت سرعت زیاد و عدم تعادل با خودروی پلیس به شدت برخورد کرد.در ادامه دو پسر جوان به نام های (مهدی ع22 ساله) و (مهدی 26 ساله) که از اراذل و اوباش به نام و دارای سوابق بودند دستگیر و دختر جوان به اسم مرجان از چنگال آنها نجات پیدا کرد.در بازجویی های اولیه دختر جوان مدعی شد مهدی 26 ساله چندی قبل به خواستگاری او آمده که جواب منفی به او دادم. بعد از گذشت مدتی او مرا هر روز تهدید می کرد و من توجهی به تهدیدهایش نداشتم تا اینکه امشب وقتی قصد داشتم از محل کارم در خیابان سعدی به خانه بروم او مرا سوار کرد و به علت اینکه حالم بسیار بد بود در میدان بهمن مرا از صندوق عقب خارج کرد.

جنایت پایان دوستی خیابانی

بازهم دوستی های نامتعارف جنایتی هولناک را رقم زد. ساعت 6 عصر 21 خرداد امسال از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 کشف جسد سوخته شده ای در جنگل سرخه حصار به کلانتری 128 تهران نو اعلام و با حضور مأموران کلانتری در محل و تأیید خبر ، موضوع به پلیس آگاهی و قاضی کشیک دادسرای امور جنایی تهران اعلام شد . در بررسی های پلیسی مشخص شد جسد متعلق به دختر 30 ساله ای است که خانواده اش فقدان او را اعلام کرده بودند. کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود با انجام اقدامات پلیسی اطلاع پیدا کردند که مقتول از چندی پیش قصد داشته تا با فردی به نام حسن 29 ساله ازدواج کند و آخرین بار نیز با وی مشاهده شده است.

حسین در ادامه دستگیر شد که در بازجویی ها گفت : از فروردین ماه سال 1390 با مقتول آشنا شدم. به مقتول عنوان کرده بودم که قصد ازدواج با وی را داشته ، در حالیکه خودم پیش از آن ازدواج کرده بودم .ارتباط من با مقتول ادامه داشت تا اینکه من صاحب دو فرزند شدم و پس از مدتی او نیز  از موضوع اطلاع پیدا کرد . از آن زمان درگیری های ما با یکدیگر آغاز شد و او تهدید می کرد که موضوع را با همسر و خانواده ام در میان خواهد گذاشت . زمانیکه اطمینان پیدا کردم که مقتول قصد دارد تا با مطرح کردن موضوع با خانواده ام به نوعی از من انتقام بگیرد ، تصمیم به قتل گرفتم. به همین علت ساعت هشت صبح 21 خرداد به دنبالش در خیابان پیروزی رفته و پس از سوار کردن وی به ماشین ، به سمت جنگل سرخه حصار حرکت کردیم . مدتی با یکدیگر صحبت کرده تا اینکه با یکدیگر درگیری لفظی پیدا کردیم و او تهدیدهایش را مطرح کرد . در حالیکه عصبانی شده بودم تصمیم به عملی کردن قتل گرفته و چندین ضربه چاقو به گردن ، دست و دیگر قسمت های بدن مقتول زدم . پس از ارتکاب جنایت در داخل ماشین ، جسد را به داخل شمشادهای داخل پارک منتقل و مخفی کردم .ٰ به محل کار خود برگشته و پس از تعویض لباس های خون آلود و خرید یک ظرف مواد آتش زا ، به محل جنایت بازگشته و جنازه را در داخل جنگل به آتش کشیده و به سرعت به محل کار خود بازگشتم .

تهمینه قربانی اسیدپاشی خانوادگی

در این هفته ماجرای تلخ یک اسیدپاشی دیگر فاش شد. البته این بار خواستگار شکست خورده یا رقیب عشقی دست به این جنایت نزده بود. بلکه پدر خانواده روی صورت دخترش اسید پاشیده بود. دوم خرداد ماه امسال دختر جوانی با مراجعه به بیمارستان بوعلی سینای قزوین مدعی شد مورد اسیدپاشی قرار گرفته است.با توجه به اینکه امکانات کافی برای درمان این دختر در قزوین وجود نداشت او بلافاصله به بیمارستان سوانح سوختگی تهران منتقل شد.خواهر این قربانی 29 ساله در مورد حادثه گفت: چند وقتی بود که تهمینه عقد کرده بود اما بعد از 10 ماه متوجه شد شوهرش اعتیاد دارد، روز حادثه با  خواهرم در خانه بودیم که ساعت 2 بعدازظهر او متوجه کم شدن جهیزیه اش شد،وقتی موضوع را به پدرم گفت بین آنها درگیری پیش آمد و پدرم مدعی شد که جهیزیه او را فروخته است. در این حین مادرم به برادرم 23 ساله ام زنگ زد و او نیز پس از رسیدن به خانه تهمینه را مورد ضرب و شتم قرار داد.

در ادامه تهمینه قربانی اسید پاشی در مورد حادثه گفت: وقتی متوجه شدم تعدادی از وسایل جهیزیه ام نیست به پدرم اعتراض کردم که درگیری میان ما به وجود آمد، برادرم پس از رسیدن به خانه و ضرب و شتم صورتم را در دستانش محکم گرفت و به پدرم گفت اسید را در صورتش بپاش، هرچه به آنها التماس کردم که من را ببخشند آنها توجهی به حرف هایم  نداشتند و اسید را به روی صورت و دستانم پاشیدند بعد هم یک طناب را دور گردنم انداختند و از دو طرف کشیدند تا خفه شوم. در همین حال بود که از شدت درد بیهوش شدم و آنها فکر کردند که من خفه شدم. ساعتی بعد وقتی به هوش آمدم دیدم خانواده ام هیچ توجهی به من ندارند و بارها به آنها التماس کردم که من را به درمانگاه ببرند.پس از گذشت ساعت ها برادر بزرگم به خانه آمد و مرا به بیمارستان بوعلی سینا قزوین برد و در آنجا نیز پس از درمان های اولیه برای ادامه درمان به تهران منتقل شدم. تا کنون هیچ یک از اعضای خانواده مان سراغی از ما نگرفتند.