سدها، طرحهاي ملي هستند كه مخالفت با آنها از سوي جامعهي محلي و مسؤولان دولتي معمولا كار سختي است، حتا اگر به واسطهي آن قرار باشد، طولانيترين آبشار كشور كه يكي از اصليترين تفريحگاههاي مردم جنوب ايران نيز بهشمار ميآيد، غرق شود.
آبشار «آتشگاه» در منطقهي سردشت لردگان و در فاصلهي حدود 50 كيلومتري جنوب غربي شهرستان لردگان در استان چهارمحال و بختياري و در دامنهي كوههاي سر به فلك كشيدهي زاگرس با پوشش گياهي خاص درختان كهنسال چنار و بلوطهاي ارزشمند قرار دارد كه با طول دو كيلومتر، لقب طولانيترين آبشار كشور را به خود اختصاص داده است.
اين شاخصهها، آبشار آتشگاه را به يكي از اصليترين تفرجاههاي مردم استانهاي جنوبي كشور تبديل كرده است؛ اما اين آبشار با آبگيري سد «خِرسان 3» كه به تأييد مسؤولان ادارهي ميراث فرهنگي و گردشگري چهارمحال و بختياري نيز رسيده، قرار است غرق شود. اگرچه اين مسؤولان معتقدند «با ايجاد اين سد، زيباييهاي منطقه همچنان حفظ ميشود و اتفاقا گردشگري در اين منطقه رونق مييابد»؛ اما بهراستي اين اتفاق به چه بهايي قرار است رخ دهد؟
جوامع محلي يا همان روستاييهاي شهرستان لردگان نيز آنقدر از نبود امكانات اوليه و بيتوجهي رنج كشيدهاند كه حالا ترجيح ميدهند، پولي را از وزارت نيرو بگيرند تا خانههايشان با رضايت زير آب رود.
با وجود اين، مسؤولان استان اصرار دارند، حتما تأكيد شود كه قرار نيست با آبگيري سد «خرسان 3» تمام آبشار آتشگاه زير آب رود يا جامعهي محلي خسارتي ببيند يا اصلا اتفاقي منفي رخ دهد.
مژگان رياحي ـ مديركل ميراث فرهنگي و گردشگري چهارمحال و بختياري ـ با اعتقاد به اينكه آبگيري سد «خرسان 3» اتفاقي منفي نيست، به خبرنگار ايسنا گفت: اين يك طرح ملي است و با آن موافق هستيم.
او ادامه داد: شايد با آبگيري سد «خرسان 3» چيزهايي از دست برود؛ ولي برآيند آن، خوب است و از نظر گردشگري، اين اتفاق منفي نيست.
وي بيان كرد: پيش از آبگيري سد نيز با ادارهي ما قراردادي بسته ميشود تا بررسيهاي باستانشناختي در منطقه انجام شود كه اگر تهديدي بود و موردي به حفاظت نياز داشت، با ما همكاري كنند.
رياحي تأكيد كرد: ما خطري را از نظر گردشگري و طبيعي در منطقهي آتشگاه با آبگيري سد نميبينيم.
يدالله خالدي ـ فرماندار لردگان ـ نيز معتقد است: با آبگيري سد «خرسان 3» اتفاقا اين منطقه جذابتر و در گردشگري زبانزد ميشود.
او به خبرنگار ايسنا گفت: قرار نيست تمام بخشهاي آبشار آتشگاه زير آب برود. در جلساتي هم كه داشتيم، خط مرزي آبگيري را به ما نشان دادند كه براساس اين نقشه، روستاي آتشگاه و بخشهايي از آبشار زير آب ميرود و قسمت بالايي آن بيرون ميماند.
وي افزود: در آن جلسه، مسؤولان ميراث فرهنگي و گردشگري استان نيز حضور داشتند و اعلام كردند كه براي توسعهي گردشگري اين منطقه پس از آبگيري، طرحهايي آماده و حتما سرمايهگذار جذب ميكنند.
اما هومان خاكپور ـ كارشناس منابع طبيعي استان چهارمحال و بختياري ـ با يادآوري آغاز عمليات اجرايي سد «خرسان 3» و احتمالا آبگيري اين سد تا سه چهار سال آينده، با طرح ديدگاه ديگري دربارهي اين جريان، گفت: شايد تمام آبشار آتشگاه زير آب نرود، ولي وقتي سد آبگيري شود تا وسط آبشار زير آب ميرود و ديگر مسير دسترسي وجود نخواهد داشت و اگر بخواهند جادهسازي كنند، ساخت جاده آسيبهاي ديگري را به منطقه وارد ميكند.
او در گفتوگو با خبرنگار ايسنا تأكيد كرد: اتفاقا بخشي از آبشار كه زير آب ميرود، دقيقا محل كمپ گردشگران است كه زيرساختهايي هم در آن ايجاد شده است.
وي در ادامه اظهار كرد: مسؤولان ميراث فرهنگي و گردشگري استان اعلام ميكنند، اين دره و آبشار آن يكي از جاذبههاي اصلي چهارمحال و بختياري است؛ ولي وقتي به روستاي آتشگاه وارد ميشويد، هيچ ردپايي از اين اداره در آن منطقه نميبينيد، نه در آموزش مردم و نه در بخش زيرساختهاي رفاهي. اگر قرار نيست ادارهي ميراث فرهنگي و گردشگري استان، خود را در آنجا نشان دهد، پس كجا بايد خود را نشان دهد؟!
خاكپور ادامه داد: نخستين شناسهي گردشگري، فرهنگ است. وقتي به اين منطقه وارد ميشويد، برخوردهاي ناراحتكنندهاي از سوي جامعهي محلي ميبينيد. چه كسي بايد به اين موضوع بپردازد؟
اين ديدهبان طبيعت بختيار معتقد است: اگر مردم اين منطقه آموزش ديده بودند و درآمد شايستهاي از گردشگري داشتند، اجازه نميدادند كه روستايشان با آن همه زيبايي نادر نابود شود.
وي گفت: اگر به حوزههاي گردشگري توجه شود، مردم پشتيبان اين منابع باارزش ميشوند؛ اما چون مردم تا كنون نتوانستند از گردشگري اين منطقه استفاده كنند، به فروش خانههاي خود راضي شدند.
او ادامه داد: وقتي دستگاههاي دولتي به پايداري اثر فكر نميكنند، مردم چگونه به پايداري اثر و اهداف درازمدت آن فكر كنند، پس مالكيت خود را واگذار ميكنند.
خاكپور در ادامه اظهار كرد: معمولا در مطالعهي سدسازي به ارزيابيهاي زيستمحيطي توجه ميشود و با توجه به اينكه با آبگيري سد «خرسان 3» جاذبهي ارزشمند و مهمي از بين ميرود، بايد در اين ارزيابي، نظر ادارهي ميراث فرهنگي و گردشگري لحاظ ميشد. آيا واقعا اين اداره دربارهي موضوع زير آب رفتن آبشار نظر داده و در ارزيابي دقت داشته است؟
رياحي ـ مديركل ميراث فرهنگي و گردشگري چهارمحال و بختياري ـ در اينباره توضيح داد: ميراث فرهنگي و گردشگري معمولا در ارزيابيهاي زيستمحيطي وارد نميشود و در سياستهاي اين بخش اعمال نظر نميكند؛ ولي صحبتي كه با ما شد، از بعد گردشگري بود كه اعلام كرديم، چون همهي آبشار در آبگيري نابود نميشود و قسمتي از آن بيرون ميماند و در كنار آن با آبگيري سد، درياچهاي ايجاد ميشود كه جاذبهي گردشگري منطقه را دوچندان ميكند و مهمتر از آن، چون اين سد يك طرح ملي است، پس با آن مخالفتي نداريم.
او بيان كرد: سدهاي كارون 3 و 4 هم اين شرايط را داشتند و در گردشگري اشتغالزايي ايجاد كردند. قطعا در «خرسان 3» هم اين اتفاق ميافتد.
رياحي همچنين دربارهي اقدامات آموزشي كه اين اداره براي بهبود رفتارهاي اجتماعي در اين منطقه انجام داده است، گفت: يك طرف قضيه، آموزش است و طرف ديگر موضوع كه اتفاقا در اختيار ما نيست، به تعامل مردم منطقه با گردشگران مربوط است.
او ادامه داد: مردم محلي اگر بيگانهاي را در محل زندگي خود ببينند و رفتار مثبتي را شاهد باشند، موضعگيري منفي نخواهند داشت؛ ولي گاهي هموطناني كه به اين منطقه وارد ميشوند، ممكن است با جامعهي محلي برخورد نامناسبي داشته باشند. يك نمونهي آن، احساسي است كه نسبت به كودكان منطقه دارند و فكر ميكنند، آنها نيازمند هستند. بنابراين تلاش ميكنند پولي يا چيزي به آنها بدهند.
مديركل ميراث فرهنگي و گردشگري چهارمحال و بختياري تأكيد كرد: وقتي اين كوتهفكريها و دلسوزيها وجود دارد، آسيب فرهنگي نيز در آن منطقه ايجاد ميشود.
رياحي ادامه داد: وقتي مردم محلي ميبينند گردشگر، زبالههايش را جا ميگذارد، به طبيعت خسارت وارد ميكند و محيط زندگي او را خراب ميكند، نگاه مثبتي به گردشگر ندارند و موضعگيري ميكنند و رفتار ناهنجاري نشان ميدهند. در اين شرايط، ما به جامعهي محلي چه ميتوانيم بگوييم؟
وي افزود: البته ما با دهياري، شوراي اسلامي روستا و افراد تأثيرگذار در روستاي آتشگاه دربارهي بهبود شرايط رفتارهاي اجتماعي مردم روستا صحبت كرده و حتا پيشنهاد دادهايم كه مردم خانههاي خود را بهصورت استيجاري در اختيار گردشگران قرار دهند؛ ولي تا زماني كه اصلاح از دو طرف، يعني جامعهي محلي و گردشگران ايجاد نشود، با جامعهي محلي سخت ميتوان كنار آمد.
در ادامه، خاكپور بهعنوان كارشناس منابع طبيعي به نكتهي ديگري بهجز نابودي طولانيترين آبشار كشور با آبگيري سد «خرسان 3» اشاره كرد كه وضعيت اشتغال مردم روستا پس از جابهجايي بود. موضوعي كه شايد براي عاملان اين سد در لردگان چندان اهميت نداشته باشد، چون بهنظر ميرسد، براي آنها تملك روستاها و اجراي موفق ساخت و آبگيري اين سد، مهمتر از طبيعتي كه نابود ميشود و مردمي است كه گرفتار ناهنجاريهاي شهرنشيني خواهند شد.
اين كارشناس منابع طبيعي گفت: براي جابهجايي و اشتغال اين روستاييها در مطالعات سدسازي اين منطقه هيچ تعريفي نشده است. تجربه نشان ميدهد، روستاييها پس از انتقال، در حاشيهي شهرها ساكن شده و با ناهنجاريهاي ديگري دست به گريبان شدهاند. اگر با مطالعه برخورد شود، قطعا اين ناهنجاريها با انتقال روستاييها پيش نميآيد.
ديدهبان طبيعت بختيار اظهار كرد: مردم اين روستا در حال حاضر از دامداري، كشاورزي و گردشگري درآمد كسب ميكنند، آنها هيچ تخصصي در امور سدسازي ندارند، چگونه قرار است، بهكار گرفته شوند. همچنين مگر سدسازي در اين منطقه تا كي ادامه دارد؟
او افزود: همين حالا كارگراني كه در سد كارون 4 كار ميكردند، بيكار شدهاند و ديگر كاري ندارند، انجام دهند.
اما فرماندار لردگان دربارهي برنامهاي كه براي جابهجايي روستاييها بهدنبال آبگيري سد در نظر گرفته شده است، گفت: حدود 11 روستا زير آب ميرود. پيش از جابهجايي، امور حقوقي سد «خرسان 3» و نقشهبردار، تمام زمينها را براي تملك، پروژهسازي و نقشهبرداري كردند. پيش از اين، روستاي شوش كه كارگاه سد بود، تملك شد و مردم آن به شهر لردگان مهاجرت كردند.
وي ادامه داد: ما براي 30 خانوادهي ساكن در روستاي شوش زمينهايي را در قالب شهرك در نظر گرفته بوديم. در واقع، اين برنامه را براي تمام روستاييهاي مسير سد «خرسان 3» داريم؛ ولي مردم روستاي شوش اين پيشنهاد را قبول نكردند. آنها ترجيح دادند، با پولي كه گرفتهاند در شهر ساكن شوند.
او دربارهي برنامهريزي كه براي اشتغال آيندهي روستاييهاي اين منطقه پس از جابهجايي درنظر گرفته شده است نيز گفت: كار بيشتر مردم اين منطقه در حال حاضر كارگري و بنايي است؛ ولي ما در حال رايزني هستيم كه آنها پس از جابهجايي در كارگاههاي سدسازي اين منطقه جذب شوند. البته برنامهي اشتغال به سطح خدمات فني و تجربي اين مردم بستگي دارد.
خالدي همچنين دربارهي ساختوسازهاي متعددي كه به نام مراكز رفاهي گردشگري در روستاي تملكنشدهي آتشگاه انجام شده است، توضيح داد: به مردم اين روستا ابلاغ شده است كه ساختوساز جديد نكنند و حتا به آنها اعلام كردهايم كه اين ساختوسازها غيرمجاز است و وزارت نيرو به آنها پولي نميدهد؛ ولي متأسفانه با توجه به فرهنگ بومي اين منطقه، بعضيها بدون توجه به اين هشدارها، ساختمانهايي را به بهانهي اقامت گردشگران در روستا ساختهاند.
وي افزود: ما حتا براي رسيدگي به اين موضوع، كميسيون مادهي 99 مخصوص ساختوسازهاي غيرمجاز مربوط به روستاها را تشكيل داديم كه اين ساختمانهاي غيرمجاز را جريمه يا تخريب كند.
در واقع، داستان سد «خرسان 3» به غرق شدن طولانيترين آبشار كشور ختم نميشود، بلكه همراه آن يك فرهنگ، درختان 100 سالهي چنار، بلوطهاي ارزشمند و اكوسيستم اين منطقه نيز نابود ميشود؛ اما پرسش اين است كه آيا با آبگيري اين سد در رودخانهي خرسان كه اصليترين و پرآبترين سرشاخهي رود بزرگ كارون است، آسيبي به اين رودخانه وارد نميشود و سرنوشتي مانند زايندهرود در انتظار آن نيست؟
گزارش: ایسنا / سميه حسنلو