خوزنیوز / غلامرضا فروغی نیا: وصولی های درآمد مالیاتی در 5 ماهه اول امسال در خوزستان 13 درصد افزایش داشته است. اینکه چنین رویدادی آنهم در استان خوزستان شکل گرفته از دو جهت قابل بررسی است. از یک جهت که مالیات زیربنای اداره شهر است و پرداخت آن در حقیقت یک عادت مثبت شهروندی است .اما از حیث مقایسه با سایر مناطق کشور و با وجود سختی آب و هوا و معیشت و همچنین بهره مندی خوزستان از منابع نفت که سالانه بیش از دو سوم درآمدهای کشور را تأمین می نماید افزایش وصولی مالیات به میزان 13 درصد در مقایسه با سال قبل حتماً می بایستی با تحولی در سطح شهرهای این استان و یا سطح زندگی کارکنان دولت همراه باشد. حال چه دگرگونی در طی این فاصله ایجاد شده این سوالی است که مدیریت استان باید پاسخگوی آن باشد وگرنه صرف افزایش وصولی مالیات رابطه یک سویه ای از جانب مردم نسبت به دولت را نشان می دهد. در حالیکه معادله ارتباط میان دولت و ملت یک رابطه دو سویه است.

کانون های ناپایدار!

زیربنای تحولات در هر جامعه ای از خانواده آغاز می شود. محل همه تغییرات در شخصیت ما از نهادی شکل می گیرد که باورها را از نزدیکترین افراد کسب می کنیم. به لحاظ اطمینان و اعتمادی که میان افراد در نهاد خانواده وجود دارد این اکتساب غالباً یکسویه و بدون مناقشه است. در این میان مهمترین ارکان نظام خانواده پدر و مادر هستند. حال اینکه اعلام شده عمر متوسط زندگی مشترک در کشورمان اینک به مرز 6 ماه رسیده است و علت های آن را اعتیاد و بیکاری بشمار آورده اند. در جایی که دانسته های بشری روز بروز گسترش یافته و از تمامی علوم برای رفاه خود بهره برداری می نمائیم، چگونه می توان باور نمود که بشر برای زندگی اجتماعی خویش نهادهای زیربنایی را اینگونه ناپایدار می سازد.

البته اقتصاد زیرساخت هر زندگی است و کانون گرم خانواده بدون اتکا به نان آور نمی تواند دوام داشته باشد. بنابراین وظیفه دولت هاست که نسبت به تأمین حداقل مطالبه یک خانوار یعنی شغلی آبرومند که بتواند معیشت ضروری زندگی را با دوام نماید، با دقت و برنامه نگریسته و آن را ایجاد نمایند. ضمن اینکه همبستگی فرهنگی در جوامعی که هنوز هم از بافت قومی، فامیلی در کنار آورده های نظام شهری بهره مندند، می تواند در تحکیم زندگی مشترک تأثیر بهتری داشته باشند تا از بروز چنین آماری جلوگیری بعمل آید.

سقف پوسیده

زلزله های اخیر در کشورمان هشداری بود تا بار دیگر همه شهروندان نسبت به آنچه سقف است و ما زیرش قرار گرفته ایم توجه لازم را بعمل آورند و اطمینان خویش را یکبار دیگر مورد تجدیدنظر قرار دهند. بی تردید مهندسی ساختمان ، علمی است که امروزه بواسطه آن، انسان توانسته بسیاری از حوادث را پیش بینی نموده و برای آن راه حلی ابداع نماید. چیزی که می تواند ما را از آسیب ها نجات دهد و با محاسبات دقیق از بروز فجایع جلوگیری بعمل آورد. این مساله در کشوری مثل ژاپن که مردم عادت نموده اند تا با زلزله زندگی کنند باور ما را به علوم مهندسی بیشتر می کند. مشروط بر اینکه از آن در زندگی بهره برداری بهنگام نمائیم و گرنه صرف آموختن علم بدون کاربردش نمی تواند ما از فجایع فرسودگی که متأسفانه در کنارمان وجود دارد، در امان نگه دارد. متأسفانه اگر فرسودگی در مورد اماکن و تأسیسات عمومی باشد، فاجعه را به ما نزدیکتر می سازد. برای نمونه برخی از بیمارستان هایی مثل: رازی، طالقانی، گلستان و ابوذر در اهواز از جمله اماکن عمومی هستند که در زمان حوادث اتفاقاً پناهگاه شهروندانخواهند بود بنابراین بی توجهی به آنها ابعاد هر فاجعه ای را گسترده تر خواهد نمود.