تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۳ - ۱۷:۲۴
کد خبر: ۷۷۸۰۹
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره
وحدت حوزه و دانشگاه دغدغه‌ رهبران انقلاب اسلامی
حجت الاسلام سید محسن شفیعی؛ رئیس دفاتر استانی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌های خوزستان
به نظر می‌آید زعما و بزرگان حوزه و دانشگاه و نخبگان هر دو مجمع علمی کشور باید وحدت را چون جان شیرین پاس بدارند و روز به روز بر آن بیفزایند و اعتصام به ریسمان مبارک وحدت را روش و سیره خود قرار دهند.

بیست و هفتم آذر ماه یادآور شهادت آیت الله دکتر محمّد مفتح و سالروز وحدت حوزه و دانشگاه می باشد و همه ساله در حوزه های علمیه و مراکز دانشگاهی این مناسبت ارجمند بزرگ داشته می شود و در خصوص موضوع وحدت دو نهاد حوزه و دانشگاه مطالبی مطرح و بازگو شده و آئین و مراسمی برگزار می گردد. اینک و به این مناسبت فرخنده، مطالبی تقدیم می شود.

جدایی حوزه و دانشگاه و دوری حوزویان و دانشگاهیان از هم بدون تردید نقشه ای استکباری و توطئه ای شیطانی بوده و هست که از دیرباز در دستور‌ کار دشمنان دین و ملّت قرار داشته است. این تفرقه افکنی در سطوح مختلف دنبال شد و کار تا بدان جا پیش رفت که دیوار بلندی از بی اعتمادی و بد‌‌بینی و کدورت بین حوزه و دانشگاه ایجاد شد. امام خمینی که رهبری برخوردار از بینش الهی و بهره مند از توان بالای تحلیل و بررسی مسائل گوناگون بوده و از سال های قبل از شروع نهضت اسلامی به این دسیسه و نقشه‌ی شوم توجه داشتند، در فرصت های مختلف به آن توّجه و تذّکر داده و خواهان پرهیز از غلطیدن در این مهلکه بودند. جالب است بدانیم حتی پس از آنکه رژیم پهلوی، با تبعید امام خمینی به عراق، قصد سرکوب نهضت و به فراموشی سپردن امام را داشت، اما در همان شرائط و در نجف اشرف حضرت امام در مناسبت های گوناگون و در مواردی از دیدارها بر ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه تأکید و پا‌فشاری داشتند و به این دو قشر فرزانه، وحدت و همدلی و باور یکدیگر را توصیه می نمودند. جالب است بدانیم بر طبق اسناد موجود، امام خمینی حتی در ایام تبعید به عراق در دیدار با دانشجویان دانشگاه بصره نیز فرمودند: ((عوامل استعمار به ما که می رسند می گویند تیپ جوان و تحصیلکرده و دانشجو فاسد شده اند، عقاید مذهبی و ملی خود را از دست داده اند و سر به بیراهه نهاده اند و چشم و گوش بسته، مقلّد بیگانگانند و به شما که می رسند می گویند؛ مراجع و روحانیون، خُرافی و مرتجعند و واقعیات زمان را درک نمی کنند .... ما و شما در این بین وظیفه داریم علی رغم خواست و کوشش تفرقه‌جویان و مستعمرین، روابط معنوی و فکری خود را عمیق تر نموده و در هر حال تفاهم کنیم و متفقاً با استفاده از تجارب و اطلاعات و نیروی یکدیگر، موجبات ثبات و عظمت و سعادت و ترقی و تعالی خود را فراهم نماییم.))

با گذشت ایام و بالا گرفتن شعله‌ی نهضت مردم ایران، حضرت امام در دیدار و ارتباط دانشجویان با ایشان، مسئله ی وحدت حوزه و دانشگاه را پیوسته به عنوان راهبردی الزامی و ضروری بازگو می نمودند و در پیام هایی که به ویژه به اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا و آمریکا ارائه می کردند بر این مهم اصرار داشتند و جدایی حوزه و دانشگاه را زمینه ساز نفوذ اجانب و سلطه‌ی بیگانه می دانستند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز امام خمینی همچنان بر ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه اصرار داشتند و از عوامل پیروزی انقلاب اسلامی، وحدت آحاد مردم و بویژه دانشجویان و طلاب را تعیین کننده و برجسته معرفی می کردند. در بیانات حضرت امام به تعبیر جالب و شگفت آوری بر‌می‌خوریم که بیان آن خالی از لطف نیست. ایشان در یکی از اولین دیدارهای خویش در روز 12 بهمن 57؛ یعنی اولین روز ورود به ایران چنین می فرمایند: ((من بزرگترین پیروزی را آشتی بین دانشگاه و مدارس علمی می دانم. اگر ما هیچ پیروزی پیدا نکرده بودیم الّا همین معنا که بین دانشگاه و طبقه‌ی روحانی نزدیک کردیم و تفاهم حاصل شد .... و این دست خیانتی که سال های طولانی جدایی انداخته بود بین این دو طبقه قطع شد، همین کافی بود.))        

امام خمینی اجتماع حوزه و دانشگاه را برای رفع مشکلات و گام های نهایی پیروزی انقلاب اسلامی و ملت ایران ضروری و کارآمد دانسته و فرمودند: ((شما برادران دانشگاهی و برادران روحانی در کنار هم برای رفع مشکلات و برای به پیروزی رساندن انقلاب مجتمع هستید. دانشگاه و حوزه های علمیه و روحانیون می توانند دو مرکز باشند برای تمام ترقیّات و تمام پیشرفت های کشور و می توانند دو مرکز باشند برای تمام انحرافات و تمام انحطاطات.))  

دغدغه و دل‌مشغولی امام خمینی در رابطه با وحدت حوزه و دانشگاه آنچنان عمیق و ریشه دار بود که حتی در وصیت نامه سیاسی الهی خویش نیز از این مهم غفلت نکرده و فرمودند: ((و توصیه این جانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جوانان برومند و عزیز هرچه بیشتر با روحانیون و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکم تر و استوارتر سازند و از نقشه ها و توطئه های دشمن غدّار غافل نباشند و به مجرّد آنکه فرد یا افرادی را دیدند که با گفتار و رفتار خود درصدد است بذر نفاق بین آنان افکند، او را ارشاد و نصیحت نمایند و اگر تأثیر نکرد از او روگردان شوند و او را به انزوا کشانند و نگذارند توطئه ریشه دواند که سرچشمه را به آسانی می توان گرفت.))

خطّ نورانی وحدت حوزه و دانشگاه که از سوی امام بزرگوار ترسیم و به نمایش گذاشته شد، از سوی حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای رهبر فرزانه انقلاب اسلامی و خلف صالح امام خمینی نیز با جدّیت دنبال شد.

خوشبختانه حضرت ایشان از دوران مبارزه و در طول سال های طولانی ایستادگی و پایداری ملت ایران در برابر رژیم طاغوتی پهلوی با جوانان و بویژه دانشجویان ارتباط وثیق و پیوند عمیقی داشتند و خود از جمله ی منادیان جدّی و دلسوز وحدت حوزه و دانشگاه به شمار می آمدند و با عنایت به همین ارتباط عاطفی و پر دامنه بود که امام بزرگوار پس از شهادت آیت الله استاد مطهری و در پی درخواست دانشجویان دانشگاه تهران از ایشان برای معرفی شخصیتی که جایگزین شهید مطهری شده و پاسخگو و راهنمای آنان باشد حضرت آیت الله خامنه ای را به دانشجویان معرفی کردند.

رهبر فرزانه ی انقلاب اسلامی با شناخت صحیح و جامع از مهندسی علمی کشور و جایگاه بی بدیل حوزه های علمیه و دانشگاه ها، پیوسته از این دو نهاد اثرگذار و وحدت و همدلی آن ها حمایت کرده و وحدت حوزه و دانشگاه را نه به معنای ادغام و درهم‌آمیختگی بلکه به معنای هم هدفی و همدلی تفسیر نموده و بر این مهم تاکید نموده اند.

ایشان در این خصوص می فرمایند: ¬((وحدت حوزه و دانشگاه یعنی چه؟ آیا مقصود این است که برنامه های حوزه را در دانشگاه یا برنامه های دانشگاه را در حوزه اجرا کنیم؟ یقیناً مقصود این ها نیست. حوزه برای خود، علوم و درس ها و روش هایی دارد. دانشگاه هم برای خود علوم و روش و مقاصدی دارد. البته هر کدام هم باید روش های خود را کامل کنند و از تجربه های یکدیگر استفاده نمایند. در این بحثی نیست اما مقصود از وحدت حوزه و دانشگاه این ها نیست .... وحدت حوزه و دانشگاه یعنی وحدت در هدف. هدف این است که همه به سمت ایجاد یک جامعه اسلامی پیشرفته مستقل، جامعه امام، جامعه پیشاهنگ، جامعه‌ی الگو حرکت نمایند. در راه ایجاد چنین کشور و جامعه و ملّتی، علاجی جز این نیست که دانشجو و طلبه، حوزه و دانشگاه، روحانی و روشنفکر تحصیل کرده، در کنار هم، دوش به دوش هم و با هم، به سمت یک هدف حرکت کنند. بدون این نمی شود.))

اکنون که از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی بیش از 35 سال گذشته است با ملاحظه و بررسی گذشته و جمع بندی منصفانه و جامعی در‌می‌یابیم که دوری، کدورت و جدایی ها از جمع خانواده ی بزرگ علمی کشور یعنی حوزه و دانشگاه رخت بربسته و به لطف خدا و با راهبری سکّانداران این حرکت الهی تا حدود زیادی وحدت و همدلی و درک متقابل حاکم شده است. البته واضح است که ما تا قله های رفیع پیشرفت و کمال و صعود مورد انتظار راه زیادی را در پیش داریم اما خداوند را شاکریم که همگان در این مسیر حرکت می نمایند و کاستی ها، تنگ‌نظری ها، غفلت ها و احیاناً بدخواهی ها نتوانسته است حوزه و دانشگاه را از پیوند و همدلی به دست آمده محروم نماید و آنان را به شرایط تلخ گذشته سوق دهد.

به نظر می آید زعما و بزرگان حوزه و دانشگاه و نخبگان هر دو مجمع علمی کشور باید وحدت را چون جان شیرین پاس بدارند و روز به روز بر آن بیفزایند و اعتصام به ریسمان مبارک وحدت را روش و سیره خود قرار دهند.
:
:
:
آخرین اخبار