مجلس هفتم مرحوم داداشی، برگزار نشده، دادستان کل کشور و پلیس استانهای تهران و البرز، قاتلان را پیدا کرده اند و کیفرخواست آماده صدور است، ولی قتلهای لحظه ای کی تمام می شود؟

هفت شب پیش پهلوان به خاک افتاد، با ضربات کارد 25 سانتی که در دست قاتل 18 ساله ای بود، آن هم فقط به خاطر یک درگیری لفظی کوتاه. جمعیتی که برای تشییع پیکر روح اله داداشی آمده بودند، به قدری زیاد بود که بارها نزدیک بود اوضاع از کنترل خارج شود، ولی هر طور که بود، پیکر رشید پهلوان در گور آرام گرفت و سه جوان کم سن و سال، در زندان به سر می برند. فردا هفتم پهلوان است. همان که وزنه های چند صد کیلویی در مقابلش سر خم می کردند.

حالا از رئیس دادگستری گرفته تا دادستان کل کشور برای دیدار این متهمان رفته اند ولی، همگی متفق القول می گویند این بچه ها، بر اثر نادانی و عصبانیت آنی از تصادف خودرو، دست به کاری زده اند که خانواده ای داغدار و ملتی، غمگین شده است.

فرمانده انتظامی استان های تهران و البرز هم گفته:"سه متهم به قتل روح الله داداشی هیچ گونه سابقه کیفری ندارند و موادمخدر یا مشروبات الکلی نیز مصرف نمی کرده اند."
به بیان دیگر، قتلی کاملا تصادفی، بدون برنامه ریزی، به خاطر لحظه ای عصبانیت به وقوع پیوسته و ماجرا، تا کمیسیون امنیت ملی مجلس هم رفته است.

کاظم جلالی، سخنگوی این کمیسیون هم از تشکیل جلسه برای بررسی ناامنی‌های بوجود آمده و برخی اتفاقات اخیر از جمله "قتل روح الله داداشی" خبر داده.

نماینده شاهرود در مجلس درباره امنیت در جامعه، حرفهایی گفته که معلوم نیست در واقع، منظورش چیست:" البته جامعه ما از ضریب امنیت بالایی برخودار است اما همین میزان هم قابل قبول نیست."

در جلسه صحن علنی مجلس هم از مسئولان پرسیده اند چرا برای امنیت در جامعه کاری نمی کنند؟ چرا کاردها به هر بهانه کوچکی از جیبها در می آید و شاهرگها وسط خیابان، بریده می شود؟ ماجرا تا جایی پیش رفته که علی لاریجانی، رئیس مجلس از مسئولان دولت و قوه قضائیه خواسته برای مسئله امنیت در جامعه، حساسیت ویژه ای قائل شوند. برای همین است که هفته آینده قرار است دادستان کل کشور و فرمانده نیروی انتظامی به کمیسیون امنیت ملی بهارستان بروند و توضیح بدهند در جامعه چه خبر است.

حالا فرمانده پلیس چه می خواهد در جواب مجلس بگوید، تنها خودش و خدا می داند. ولی اگر پاسخهای او مانند حرفهای فرمانده انتظامی استانهای تهران و البرز باشد، ظاهرا آنقدر "حرف حساب" است که جواب ندارد: " هر گونه ارتباطی میان متهم به قتل و مقتول و برخی سخنان درباره شخصی بودن این قتل رد می شود. تاکنون کارآگاهان هیچ ارتباطی میان این قضایا نیافته و تنها می‌توان گفت که این حادثه تنها یک اتفاق بوده است که در اثر برخورد دو خودرو و در نتیجه‌ نزاع لفظی رخ داده است."

این میان، غلامحسین محسنی اژه ای، دادستان کل کشور هم رودررو با قاتلان حرف زده و او هم لابد به این نتیجه رسیده که دستگیری سه نفر قاتلی که نیمه شب، در یک خیابان خلوت، مردی را کشته اند، آن در ظرف 15 ساعت، از توان پلیس حکایت دارد. زیرا واقعا دستگیری به این سرعت و صدور کیفرخواست ظرف یک هفته علیه قاتلان نشان می دهد دستگاه های امنیتی، انتظامی و قضایی، توان بالا و اشراف کاملی به وقایع دارند، پس ایراد کار کجاست؟ چرا یک جوان 55 کیلویی با خود چاقوی 25 سانتی حمل و نقل می کند و به محض درگیر شدن با کسی، آن را به کار می گیرد تا فاجعه قتل پهلوان داداشی تکرار شود؟

واضح است قاتل روح اله داداشی در صورت درخواست قصاص، از طرف خانواده مقتول، به مرگ محکوم می شود، ولی آیا چرخه قتلهای لحظه ای، بدون انگیزه قبلی و از روی جهالت، پایان خواهد یافت؟ دستگیری قاتل و مجازاتش، نشان دهنده عدالت است، ولی چه تعداد از این جوانان پرانرژی مانند قاتل داداشی در شهرهای کشور راه می روند و هر آن احتمال دارد به محض ناراحتی از دست کسی، کارد را بیرون بکشند؟

الف / امیدسلیمی بنی